کد خبر : 11121
دیدگاه‌ها برای آیا مسئولان میراث فرهنگی در حق سبزوار خیانت خواهند کرد؟ بسته هستند
تاریخ انتشار : یکشنبه 8 آذر 1394 - 22:48
-

آیا مسئولان میراث فرهنگی در حق سبزوار خیانت خواهند کرد؟

سبزواریان – علی نورآبادی: فصل کاوش تپه باستانی سبزوار که به پایان رسید تازه نگرانی ها آغاز شد. نگرانی از نگهداری از آثار کشف شده، نگرانی از خروج این اشیاء از شهرستان، نگرانی از حفاظت از کاوش های صورت گرفته در تپه… قبلاً در مطلبی با عنوان “تپه سبزواری ها را ابتر رها نکنیم؟” درباره همه

bazdid-tappe-damghani14سبزواریان – علی نورآبادی: فصل کاوش تپه باستانی سبزوار که به پایان رسید تازه نگرانی ها آغاز شد. نگرانی از نگهداری از آثار کشف شده، نگرانی از خروج این اشیاء از شهرستان، نگرانی از حفاظت از کاوش های صورت گرفته در تپه…

قبلاً در مطلبی با عنوان “تپه سبزواری ها را ابتر رها نکنیم؟” درباره همه این نگرانی ها به مسئولان میراث فرهنگی هشدار داده بودیم، اما هنوز یک ماه از پایان کاوش نگذشته این نگرانی ها جدی تر شده است و انگار آن هشدارها دارد به تحقق می پیوندد.

در صحبت های غیر رسمی با مسئولان شهر و میراث فرهنگی شنیده شده است که آقای طالبی شهردار بشدت موافق حفظ آثار در شهرستان است، آقای گاراژیان سرپرست گروه کاوش چندان موافق نگهداری آثار کشف شده از تپه در سبزوار نیست و آقای سلیمانی رئیس اداره میراث نیز در این باره مردد است.

اگر این مطلب درست باشد خیلی جای تامل دارد؛ آقای سلیمانی به عنوان مسئول اصلی و رئیس میراق فرهنگی که باید مدافع اصلی نگهداری آثار در شهرستان باشد می خواهد این اشیاء را به استان یا تهران منتقل کند. در این باره چند نکته به ذهن می رسد:

۱- نگرانی اول این بود که تپه بعد از پایان کاوش به حال خود رها شود و کاوش های صورت گرفته بر اثر عوامل طبیعی مانند برف و باران همه از بین برود. همچنین نگرانی دیگر از تخریب کاوش ها و یا سرقت آثار در محل تپه بود. گزارشی که پایگاه رصد چندی پیش با عنوان “تپه سبزواری ها ۱۰ روز پس از بازدیدها” منتشر کرد، بیانگر آن است که ظاهرا تپه به حال خود رها شده است و واقعا وضعش نگران کننده است. عکس ها گویای وضع آشفته تپه بود. حتی آشغال های روز بازدید هم جمع آوری نشده بود و باد آنها را به درون مکان های کاوش ریخته بود. آیا این گونه می خواهیم از اثر چند هزار ساله که سند هویت شهرستان است نگهداری کنیم؟ مسئولان میراث و شهرداری قول ایجاد سایت موزه در این تپه داده بودند اما یک ماه نگذشته وضع تپه به این روز افتاده است. اگر همین وضع ادامه یابد تا بهار آینده همه کاوش و آثارش زیر خاک و گل دفن خواهند شد و همه زحمات به باد خواهد رفت. حالا که فصل کاوش به پایان رسید و آثار مهم و ارزشمندی کشف شد؛ مهم ترین و فوری ترین وظیفه اداره میراث فرهنگی سبزوار حفاظت از این آثار و کشفیات است. حفاظت از این آثار باید چند برابر شود تا مبادا خدای نکرده اتفاق ناگواری مثل تخریب یا سرقت رخ دهد.

۲- نگرانی عمده بعدی درباره نحوه نگهداری از آثار کشف شده از تپه بود. ظاهرا آقای سلیمانی هم نه به دلیل مطالعه و تحقیق بلکه برای حفاظت از آنها موافق انتقال آثار به استان و یا تهران است. چرا مسئولان میراث و شهرداری قبلا برای این مسئله فکری نکردند؟ چرا قبلا مکان و شرایط مناسبی را برای نگهداری اشیاء کشف شده در نظر نگرفتند تا حالا به چه کنم چه کنم نیفتند؟ آیا همیشه باید یک جای کارمان بلنگد؟ به هر حال هیچ کدام از دلایل بالا بهانه خوبی برای انتقال آثار از شهرستان نیست. آثار کشف شده به هیچ وجه نباید از شهرستان خارج شوند. وقتی شهرداری و میراث برای آوردن گروه ۳۰ نفر کاوش و کارهای دیگر این همه هزینه می کنند چرا برای تهیه مکان مناسب و حفاظت از آثار کشف شده هزینه نکنند؟ میراث و شهرداری هر چقدر لازم است باید فراهم کردن مکان و شرایط مناسب برای نگهداری آثار هزینه کنند. اگر موزه سبزوار نقایصی دارد آماده کردن آن کاری ندارد. شهرداری و میراث فرهنگی از اعتبارات خودشان و یا خیران و یا هر جای دیگر باید هر طور شده ،‌ موزه را برای نگهداری این آثار آماده کنند. مسئولان میراث باید همزمان با کاوش ها برای موزه و محل نگهداری آثار هم فکری می کردند اما الان هم دیر نشده است و آماده کردن آن کار سختی نیست. قطعا آماده کردن موزه از کاوش ها سخت تر نیست. و مسئولان مطمئن باشند اگر آثار را ببرند موزه هم هیچ وقت ساخته نخواهد شد. بودن آثار همه مسئولان و نهادها را مجبور می کند که آن را به شکل مناسبی آماده و تجهیز کنند. اگر قرار بود موزه بدون آثار ساخته شود که در ده سال گذشته ساخته می شد. بر فرض که موزه هم ساخته و آماده شود اما وقتی آثار را برده اند و چیزی باقی نمانده است به چه کار می آید. موزه خالی به چه دردی می خورد؟

۳- آثار کشف شده حتی برای مطالعه و تحقیق هم نباید از شهرستان خارج شوند تا چه رسد به این که بهانه خروج آنها نگهداری آثار باشد. وقتی میراث فرهنگی، شهرداری،‌ شورای شهر و فرمانداری با همکاری و تعامل خوب با یکدیگر توانستند گروه ۳۰ نفر کاوش را سه ماه به سبزوار بیاورند قطعا آوردن چند کارشناس برای مطالعه و تحقیق روی آثار کار سختی نیست. از این که بگذریم، انتقال آثار به بهانه حفاظت و نگهداری از آنها نوعی خودزنی است. مشابه کاری که رئیس دانشگاه علوم پزشکی در جلسه معارفه اش جلو وزیر بهداشت کرد و گفت ما دانشکده های دندان بزشکی، داروسازی و طب سنتی را نمی خواهیم. حالا مسئولان میراث دارند همین کار را می کنند. این که آثار تاریخی خودمان را دو دستی تقدیم دیگران کنیم نوعی کسر شان و تحقیر خودمان (مجموعه شهرستان) نیز هست. در واقع با این کار نشان می دهیم که هنر و عرضه نگهداری آثارمان را نداریم و دیگران باید آنها را برای ما حفاظت کنند؟ وقتی آثار ارزشمندی را که با این همه زحمت و هزینه بدست آورده ایم دو دستی تقدیم می کنیم آیا معنایی غیر از این دارد؟ این اقدام تاثیر بدی هم در کارهای آینده دارد چون از این به بعد هر وقت بخواهیم برنامه خوب و بزرگی در حوزه میراث فرهنگی و گردشگری انجام دهیم نخواهند گذاشت و خواهند گفت شما که توانایی نگهداری آثار خودتان را ندارید چطور می خواهید فلان برنامه را اجرا کنید. چرا خودمان را دست کم بگیریم و تحقیر کنیم؟ اتفاقا باید با اعتماد به نفس کامل وارد میدان شویم و آثار را نگهداریم. اتفاقها باید با آماده کردن شرایط مناسب برای حفظ آثار و تجهیز موزه ای آبرومند نشان دهیم که می توانیم. بنابراین حتی اگر آنها خواستند نباید بگذاریم آثار را ببرند. حفظ این آثار اولین گام جدی در حوزه گردشگری سبزوار است اگر نتوانیم اولین قدم را محکم و استوار برداریم چگونه می توانیم طرح ها و ایده های بزرگ دیگر را اجرایی کنیم. چنانکه مسئولان میراث و دیگر مسئولان گفته اند سبزوار قرار است ان شاء الله در آینده به “شهر مقصد گردشگری” تبدیل شود و قرار است گردشگری هم به اقتصاد شهری وارد شود. و قرار است… گفتن “شهر مقصد گردشگری” در حرف راحت است اما اگر تصوری از آن داشته باشیم و به الزامات آن توجه کنیم می فهمیم که این ایده و هدف بزرگ به این راحتی ها بدست نمی آید. طرح ایده ها و آرزوهای بزرگ راحت است اما عملی کردن آنها خیلی سخت است. باید نشان دهیم که نه تنها می توانیم آثارمان را نگهداریم بلکه کارهای بزرگ دیگری هم می توانیم اجرا کنیم. بنابراین نه تنها میراث فرهنگی بلکه دیگر مسئولان و به طور کلی مدیریت شهری با چنگ و دندان هم که شده است باید این آثار را در شهرستان نگهدارند چون با این کار ظرفیت، توانایی و قابل اعتماد بودن خود را نشان می دهند. اگر این گام نخست را خوب و محکم بردارند راه برای کارهای بزرگ بعدی باز و هموار خواهد شد. به هر حال ظلم بزرگی در حق شهرستان و منطقه است که آثار را که با هزار زحمت و هزینه کشف کرده ایم دو دستی تقدیم موزه ها و شهرهای دیگر کنیم. ظلمی که هیچ وقت جبران نخواهد شد چون آثار را پس نخواهند داد.

۴- ممکن است برخی بگویند اصرار بر نگهداری این آثار ارزشمند در شهرستان نوعی “امل بازی” است و یا با این بهانه که عصر موزه داری گذشته است موافق انتقال اشیای کشف شده باشند. اما این استدلال واقعا مضحک است چون اگر نگهداری آثار، امل بازی است و یا عصر موزه داری گذشته باشد چرا موزه های معتبر دنیا مانند لوور پاریس، موزه ملی بریتانیا، نیویورک و صدها موزه دیگر در کشورهای مختلف میلیون ها دلار برای نگهداری این موزه ها هزینه می کنند؟ و چرا این موزه ها هنوز هم میلیون ها دلار برای جمع آوری و خرید آثار باستانی و تاریخی از سراسر جهان خرج می کنند؟ اگر عصر موزه داری گذشته است چرا موزه های کشورهای غربی آثار کشورهای های مختلف از جمله ایران را پس نمی دهند؟ مگر غیر از این است که این موزه از آثار کشورهای دیگر پر شده است؟ اگر موزه داری و اصرار بر نگهداری آثار در موزه های خودمان امل بازی است چرا ایران و دیگر کشورها سالها پیگیری و میلیون ها دلار هزینه می کنند تا آثارشان را به کشور خودشان برگردانند؟ آیا این دوستان می دانند یونان سال هاست پیگیری می کند تا فرانسه را از نظر حقوقی محکوم کند و چند اثری را که باستان شناسان فرانسوی از آنجا به سرقت برده اند به کشورشان برگردانند. آیا این دوستان می دانند که بخش عمده ای از درامد گردشگری فرانسه و انگلیس و آمریکا از طریق موزه های معتبرشان مانند لوور و موزه ملی بریتانیا و موزه نیویورک است؟ با وجود این موزه های بزرگ و معتبر جهانی یا املند و یا دیوانه که این همه هزینه می کنند! برای همین می گوییم این دلیل ها واقعا مضحک است و به هیچ وجه پذیرفتنی نیست. نباید گول این دلایل مضحک را خورد. نمایش آثار باستانی و تاریخی در کشورها یا شهرهای دیگر امر رایجی است و کسی مخالف آن نیست. اما در این برنامه ها هم، آثار با میلیون ها تومان بیمه و با حفاظت های سنگین به آن کشور امانت داده می شود و پس از نمایش دوباره به مکان اصلی بازگردانده می شود. این کار در ایران هم بارها اتفاق افتاده است و ما هم مخالف آن نیستیم که آثار تپه باستانی در شهرهای دیگر به نمایش گذاشته شوند؛‌ اتفاقا این کار موجب معرفی و شناسایی بهتر آنها می شود. اما این اشیاء مانند همه جا باید به صورت امانت و موقتی به نمایش دهنده داده شود. روشن است که انتقال آثار یک چیز است و به امانت دادن آنها برای نمایش موقت چیز دیگر؛‌ مردم ما دست کم تفاوت این دو را به خوبی می دانند.

۵- آثار کشف شده به هیچ وجه نباید از سبزوار خارج شوند؛ چون اگر آثار به هر بهانه ای از شهرستان خارج شود دیگر به باز نخواهد گشت. بر فرض هم که آثاری را پس بدهند قطعا آثار درجه یک و ارزشمند نخواهد بود. حتی اگر شده آثار و اشیاء کشف شده در انباری نگهداری شوند نباید از شهرستان خارج شوند. بارها تجربه شده است که آثاری حتی با قول قطعی و قسم و آیه از شهرهای مختلف به تهران یا استان برده شده اند اما دیگر به آن شهر بازگردانده نشده اند. نسخ خطی کتابخانه ناوی سبزوار در مشهد نگهداری می شود، آیا آنها را پس خواهند داد؟ قطعا خیر. چرا می خواهیم از یک سوراخ برای چندمین بار گزیده شویم. چرا باید موزه های استان و تهران از آثار تاریخی و باستانی شهرستان ها پر شود اما این شهرها حتی یک موزه هم نداشته باشند و یا موزه های شان خالی بماند؟

۶- رفتار مسئولان میراث در این زمینه کاملا متناقض است. آقای سلیمانی وقتی رئیس موزه شهر بود در اقدامی خوب برای جمع آوری آثار تاریخی در دست مردم، فراخوان عمومی داد و طبق گفته خودش استقبال خوبی از این فراخوان شد و مردم آثار زیادی را به موزه تحویل دادند. اما حالا او می خواهد آثار ارزشمند کشف شده از تپه را دو دستی تقدیم موزه های استان یا تهران کند! آقای سلیمانی در آغاز فصل کاوش تاکید کرده بود که هیچ اثری از شهرستان خارج نخواهد شد اما حالا خودش می خواهد آثار را به استان یا تهران ببرد! مسئولان میراث از طرفی می خواهند سبزوار را به شهر مقصد گردشگری تبدیل کنند اما از سوی دیگر ارزشمندترین آثار تاریخی شهرستان را می خواهند به شهرهای دیگر منتقل کنند. مسئولان میراث و شهرداری قول ایجاد سایت موزه در این تپه داده بودند اما حالا که آثاری کشف شده است می خواهند آنها را به جای دیگر ببرند و خود تپه و شهرستان را از این آثار محروم کنند؛ سایت موزه بدون آثار به چه کار می آید؟ درست در روزهای کاوش تپه باستانی سبزوار بود که آقای کرامت رئیس شورای شهر تاکید کرد باید هر طور شده آثار سبزوار که در شهرها و موزه های دیگر هستند، برگردانیم. یعنی حالا آثار کشف شده را دو دستی تقدیم می کنیم ببرند تا چند سال بعد دوباره این در و آن در بزنیم و برای گرفتارشان کلی دوندگی بکنیم؛ تازه معلوم هم نیست بتوانیم پس بگیریم یا نه. عنوان برنامه بازدید از تپه، “ریشه در خاک” بود اما حالا که این ریشه با هزینه و تلاش و پیگیری زیاد از زیر خاک درآمده است مسئولان محترم می خواهند این ریشه را به جای دیگر منتقل کنند! آیا درخت بدون ریشه زنده خواهد ماند؟ این رفتار و گفتار متناقض را چگونه باید توجیه کرد؟ و مسئولان محترم چه پاسخی برای این رفتار متناقض خود دارند؟

۷- تپه باستانی سبزوار زمانی ملی و جهانی می شود و گردشگران برای دیدن آن خواهند آمد که آثار ارزشمندی داشته باشد. تپه بدون آثار به چه دردی می خورد. اگر قرار است سبزوار هزینه کند و زحمت بکشد اما آثار و استفاده اش را کس دیگری ببرد پس این همه تلاش و پیگیری برای چه بود؟ میراث استان اگر می خواهد آثار ببرد لااقل خودش هزینه می کرد و گروه کاوش می آورد. تپه باستانی سبزوار سال ۸۲ به ثبت رسیده است اما تا کنون به حال خود رها شده بود و به خاطر همین بی توجهی ها قسمتی از آن تخریب شده است؛ چرا میراث استان تا حالا به فکر حفاظت از تپه نیفتاده بود؟ حالا که همه چیز به همت و تلاش مسئولان شهرستان انجام شده است می خواهد لقمه آماده را ببرد. به هر حال اگر خدای نکرده بر اثر اشتباه و غفلت مسئولان میراث و شهرداری، آثار به شهرهای دیگر منتقل شوند همه زحمت ها به باد خواهد رفت. رفتن آثار و بازنگرداندن آنها خیانت در حق شهرستان و مردم خواهد بود، مسئولان میراث چه پاسخی برای این خیانت شان خواهند داشت؟ اگر این اتفاق رخ دهد هیچ توضیحی از مسئولان امر پذیرفته نخواهد شد.

۸- این آثار متعلق به یک شخص یا اداره نیست که اگر خواست آنها را به جای دیگر ببرد و یا در آنها دخل و تصرف کند؛ بلکه میراث تاریخی یک شهرستان و منطقه است. بنابراین پیشنهاد می شود برای حفاظت و نگهداری آثار کشف شده از تپه، کمیته یا شورایی متشکل از رئیس میراث، شهردار، فرماندار، رئیس شورای شهر، یکی دو کارشناس و احیانا افراد دیگری که لازم است، تشکیل شود. هر تصمیمی قرار است درباره آثار گرفته شود باید در این شورا به تصویب برسد. این شورا هم باید به طور منظم و شفاف برای مردم اطلاع رسانی کند. اگر آثار به هر بهانه ای به استان یا تهران منتقل شوند همه مسئولان از نمایندگان گرفته تا شهردار، فرماندار،‌ اعضای شورای شهر و دیگران باید پاسخگو باشند چون همه آنها اهمیت این آثار را به خوبی می دانند و از این انتقال خبر دارند.

۹- جالب است که مسئولان میراث بعد از پایان کاوش ها هنوز هیچ گزارشی دقیق و روشنی درباره آثار و اشیاء کشف شده به مردم نداده اند. مسئولان میراث باید یک گزارش جمع بندی از کاوش ها و آثار ارائه می دادند. اشیاء کشف شده از تپه شامل چه چیزها و چقدر بوده اند؟ این آثار را به کجا برده اند؟ وضع نگهداری آثار هم اکنون چگونه است؟ آیا آثاری به استان یا تهران منتقل شده است؟ اگر جواب مثبت است،‌ این کار با چه استدلالی و با چه مجوزی صورت گرفته است؟ برنامه اداره میراث برای آینده این آثار و تپه باستانی چیست؟ برنامه میراث برای معرفی این تپه و آثار کشف شده در سطح ملی و بین المللی چیست؟ میراث برای مطالعه و تحقیق بر روی آثار کشف شده چه برنامه ای دارد؟ آیا مسئولان میراث برای حفظ و نگهداری مناسب این اشیاء فکر اساسی کرده اند؟ چرا مسئولان کاری برای ارتقای شرایط موزه سبزوار برای نگهداری این آثار نمی کنند؟ این ها و دهها سوال دیگر از جمله ابهاماتی است که مسئولان میراث باید به آنها پاسخ دهند.

۱۰- مبادا تردید و اختلاف نظر مسئولان مختلف در نهایت موجب انتقال آثار به شهرهای دیگر شود؛ که اگر این اتفاق بیفتد خطای بزرگی مرتکب شدیم. الان بر سر بزنگاه مهمی هستیم و اگر خدای نکرده مسئولان در این باره کوتاهی و غفلت کنند چند سال بعد که آثار از دست مان رفت تنها حسرت خواهیم خورد. آن موقع حسرت خوردن و لب گزیدن هیچ فایده ای نخواهد داشت و خود کرده را تدبیر نیست. ما بارها سر بزنگاه ها غفلت کردیم و چوبش را الان داریم می خوریم بنابراین باید از اشتباهات و غفلت های گذشته مان عبرت بگیریم. مسئولان و مدیریت شهری الان بر سر یکی از همان بزنگاه هاست، اگر خدای نکرده کوتاهی و غفلت کنند مطمئن باشند مردم هیچ وقت این خیانت شان را نخواهند بخشید. اگر مردم برای بازدید از تپه آمدند به خاطر آثار ارزشمند آن بود وقتی آثاری نباشد حتی خود مردم شهر هم به تپه نخواهند آمد تا چه برسد به گردشگران دیگر. از همه کسانی که به تپه آمدند و حتی همه مردم شهر بپرسید، هیچ کس موافق انتقال آثار به شهرهای دیگر نیست. قطعا اگر مردم از انتقال این آثار مطلع شوند قطعا اجازه خروج آنها را نخواهند داد. ا

۱۱- شکی نیست که آثار و اشیاء از تپه باستانی سبزوار کشف شده و مالِ سبزوار است و باید در همین شهر بمانند. جالب این که گاهی امری آنقدر بدیهی و واضح است که خودمان هم به اشتباه می افتیم. اشتباه نشود اصل بر ماندن آثار در سبزوار است و انتقال آنها دلیل می خواهد. کسانی که موافق بردن آثار هستند باید دلایل محکم و قانع کننده بیاورند که چنین دلایلی ندارند. دلایل آنها بیشتر توجیه است تا دلیل. بنابراین آثار تپه باستانی قطعا باید در سبزوار نگهداری شوند و به هیچ جای دیگر منتقل نخواهند شد.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بسته شده است.