آیا اصلاحطلبی مرده؟
واقعیت این است که در سپهر سیاسی کشور، بعد از تمام اتفاقاتی که در چند انتخابات اخیر افتاد، عملاً اصلاحطلبان به عنوان یک جریان سیاسی یا یک جناح شامل چند حزب، فعالیتی ندارند…
مجله اینترنتی سبزواریان، در حدود یک دهه فعالیتش، معمولاً به عنوان یک رسانه محلی متمایل به اصلاحطلبی شناخته شده است. مدتهاست اما تحریریه ما، با چنین خط مشی سیاسی تولیدمحتوا نمیکند.
واقعیت این است که در سپهر سیاسی کشور، بعد از تمام اتفاقاتی که در چند انتخابات اخیر افتاد، عملاً اصلاحطلبان به عنوان یک جریان سیاسی یا یک جناح شامل چند حزب، فعالیتی ندارند. در نتیجه از این منظر نه رسانههایی که با نام اصلاحطلب شناخته میشوند و نه چهرهها و افراد صاحب این برچسب، عملاً در یک دایره متحد که دارای توانایی ورود به عرصه قدرت باشند، تعریف نمیشوند. با توجه به اینکه تمام نیروهای این طیف از عرصه حذف شدهاند، میتوانیم بپذیریم که اصلاحطلب به معنای حزبی آن مرده است.
وجه دیگر قضیه اما اصلاحطلبی به مثابه روش و رویکرد است. از این منظر، بر خلاف وجه پیشین، اتفاقاً اصلاحطلبی بیش از هر زمانی کارآمدی دارد و بهترین روش و شیوهای است که مقابل روی سیاستورزان قرار دارد.
در سالهای پیشین، بسیاری از تحلیلگران عرصههای اقتصاد، سیاست، فرهنگ، محیط زیست، آموزش و … هشدارهای زیادی در مورد تصمیمها و سیاستهای غلط ارائه دادند و اثرات زیانبار آن را در آینده هشدار دادند. گوش شنوایی نبود و اهالی اصلاح، به کرسیهای تصمیمساز راه نیافتند و در عمل جامعه و کشور دچار بحرانهای متعدد در اکثر این حوزهها شد.
اکنون و در زمان بروز نتیجهٔ همهجانبه همان بحرانها، عرصه سیاستورزی نیز به صورت کامل در قبضه یک گروه قرار گرفته است. گروهی تندرو که محافظهکارانه به مفاهیمی صلب چنگ زده و امروز ناچار است تمام و کمال، نتیجه سیاستها و تصمیمات غلط خود را بپذیرد. این اتفاق هرچند در اصل یک مصیبت اجتماعی است و جامعه را در وضعیت اضطرار قرار داده، اما چراغ امیدی است برای تصمیمهای سخت و خروج از وضعیت پر از بحران کنونی.
پس اگر از منظر حزبی و جناحی نگاه کنیم، ما نمیتوانیم اصلاحطلب محسوب شویم چرا که در حال حاضر اصلاً چنین جریانی، حیات عملی در سیاست ایران ندارد! اما از منظر رویکرد و روش ما در زمره افرادی محسوب میشویم که پایبند و معتقد به اصلاح و تغییر هستیم.
در واقع در ابعاد ملی، بیشک همراه اپوزیسیون خارج از کشور (چه طرفداران بازگشت به سلطنت و استبداد، چه طرفداران گروههای چپگرا با آن کارنامه ضد ملتشان) نیستیم و با هیچ گزینه ایجاد کننده خشونت، التهاب یا تهدیدکننده تمامیت ارضی کشور همراه نخواهیم بود.
از طرف دیگر، طبیعتاً با گروههای تندرو داخلی که با سیاستهای غلط و افراطی در حوزههای بینالملل، امور اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، این همه بحران ایجاد کردهاند همراه نیستیم. خود آنها نیز امروز به ناکارآمدی رویکرد خودشان واقف شدهاند و فهمیدهاند شعارها و احساسگرایی، نان مردم را تأمین نمیکند و سیاست و اقتصاد را باید با علم خودش پیش برد.
تصمیمهای مهمی در سطوح بالای نظام گرفته شده و برخی نشانههای عملی این تصمیمها به وضوح دیده میشود. عفو گسترده متهمان حوادث اخیر، کاهش سختگیریها در حوزههای اجتماعی، ملاقات و مذاکرات با رویکردی جدید با همسایگان و پیوستن به توافقهای بینالمللی و مانند آن، نشانههای واضحی از تغییر رویکرد در جهت اصلاح امور هستند.
در چنین وضعیتی و با چنین تصمیمهای مهم، سخت و صدالبته تأثیرگذاری، بهترین تصمیم گروههای مختلف سیاسی این است که از تغییر و اصلاح حمایت کنند. بازگشت به گذشته، در مقام تحلیل قابل دفاع است اما در مقام عمل، دیگر نباید با بازنمود مداوم تصمیمهای غلط گذشته، لجبازی اجتماعی را تقویت کرد. برای مردم، هیچ چیزی مؤثرتر و کارآمدتر از اصلاح رویکردها در جهت بهبود کیفیت زندگیشان نیست.
پس گروههای سیاسی مدعی نمایندگی مردم، از این تغییرها حمایت خواهند کرد، حال به دست هر گروه سیاسی و هر سیاستمداری که باشد، با هر گذشتهای. مهم عبور از وضعیت بحران است.
ما نیز چنین رویهای خواهیم داشت. چرا که مراد ما از اصلاحات هرگز یک رویکرد صرف سیاسی یا سهمخواهی از قدرت نبوده و نخواهد بود. بلکه مراد ما رویهای است که طی یک چرخه منظم و تدریجی، تصمیمهای غلط، قوانین دچار اشکال و سیاستهای ناکارآمد را اصلاح میکند. امروز که چنین اتفاقی در حال افتادن است، بیشک تمام و کمال پای آن هستیم. چرا که مهمترین هدف ما اعتلای این کشور و زندگی بهینه مردم است.
به عنوان یک رسانه محلی، پیشنهادهایی در ابعاد جغرافیایی منطقه خودمان یعنی شهرستانهای سبزوار، ششتمد، جوین، جغتای، داورزن، خوشاب و بخش روداب داریم که برای اهالی تعقل و جهت اطلاع تصمیمگیران ارائه میدهیم:
اولین و مهمترین گام برای تغییر، حمایت از رسانههای مستقل و آزاد برای ارائهٔ نقد و انعکاس اعتراضهای مردمی است. رسانههای محلی قدرت دارند مطالبات مردمی را از کوچک تا بزرگ، طرح و پیگیری کنند. رسانههای محلی اگر دائم از دادگاه و احضار به فلان نهاد نهراسند، میتوانند بهترین ناظر دستگاههای اداری باشند. همپای ادارات مفید و کارآمد، دستگاهها و مدیران ناکارآمدی نیز داریم که در حاشیه امن خود، گره در کار مردم میاندازند و رسانه میتواند آنها را به محاکمه افکار عمومی بکشاند!
برای مثال در همین بحث اشتغال که در سالهای اخیر، تعداد زیادی جلسات با موضوع آن گرفته شد و بنرها و پوسترها نصب شد و … وقتی ما رسانهها ورود کردیم، دیدیم در کنار چند اداره و مدیری که عملاً در این حوزه مفید عمل کردند (و از آنها تشکر هم کردیم) ادارات و نهادهایی وجود دارند که نه تنها در ایجاد اشتغال و گسترش فضای کسب و کار گامی برنمیدارند که همین کسبوکارهای موجود را هم با بیتدبیری به اضمحلال میکشانند! صاحب منصبانی در همین شهر وجود دارند که در مجموعه تحت مدیریتشان بیشتر به ایجاد بیکاری کمک کردهاند تا ایجاد اشتغال!
گام دوم این است که با کمک ذرهبین رسانه این دستگاههای ناکارآمد و مضر شناسایی و به صورت جدی با آنها برخورد شود. برخوردهای ظاهری و تذکرهای غیر بازدارنده کفایت نمیکند. وضعیت بحرانی حال حاضر در عرصههای اشتغال و اقتصاد، چنان که بزرگان تأکید کردهاند، جنگ اقتصادی است! در جنگ سرباز متخلف را با تذکر جریمه نمیکنند، چرا که هر اهمالی در جنگ، جان هزاران نفر را میستاند! پس برخوردهای جدی در عرصه ادارات، به خصوص آنجا که نان مردم آجر شده باشد، لازم است.
دیگر اقدام مهم که در منطقه ما لازم است در جهت اصلاح انجام شود، مهار گروههای تندرو است. اگر مهار نمیشوند، حداقل حمایتی از آنها صورت نگیرد. بالاخره در سبزوار، کسانی بوده و هستند که سخنرانی به هم زدهاند، بنر آتش زدهاند یا سوار بر موتور، دستهجمعی سراغ یک گروه فعال رفتهاند، تهدید کردهاند و … این افراد اگر مهار نشوند، همیشه چوب لای چرخ تغییر خواهند گذاشت تا بتوانند موقعیت و مناصب خود را حفظ کنند.
دیگر اقدام و تصمیم مهم، در حوزه انتخابات است. در دیدگاهی خوشبینانه، میتوان انتظار داشت بعد از تفاهمهای بینالمللی و گامهای مؤثر در حوزه اقتصاد، شرایط زندگی مردم تا پایان سال بهبود یابد و انتخابات اسفند ۱۴۰۲ در وضعیت متفاوتی از جهت گروهبندی سیاسی برگزار شود. مهم است که چه در این انتخابات مهم چه در انتخابات شوراهای شهر و روستای بعدی، از تجربههای تلخ دوره پیشین درس بگیریم.
پیشنهاد اکید میکنیم از اشخاصی که در قالب هیئتهای نظارت دورههای قبل مسئولیت داشتند استفاده نکنیم. به خصوص آنانکه پس از انتخابات، از منتخبان منتفع شدند و خودشان، فرزندشان یا عروس و دامادشان توسط منتخبان به منصبی گماشته شدند! بسیار مهم است که در انتخابات بعدی، حداکثر نیروهای اجتماعی مشارکت داشته باشند و افراد به دلیل اختلاف سلیقه، از چرخه حذف نشوند. تردیدی نیست که مردم قبول ندارند یک مفسد اقتصادی یا کسی که به فساد اخلاقی شهرت دارد، نامزد انتخابات شود اما از آن طرف، رد صلاحیت افراد به بهانه عدم حضور در فلان مراسم یا فلان سخنان سیاسی که به مذاق فلانی خوش نیامده، مورد قبول افکار عمومی نیست.
حرف هنوز زیاد است و در این مطلب به گفتن کلیات بسنده کردیم. چنانچه رویه به سمت اصلاح، تغییر و تصمیمهای دردناک و کارآمد پیش برود، به عنوان رسانه همپای تصمیمگیران گام برخواهیم داشت (بدون چشم داشت مزد و مواجب) چرا که هدف غایی ما این است که مردم ما بتوانند بهتر و با کیفیتتر زندگی کنند.
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰