با سلام خدمت شما دوستان عزیز در تحریریه سبزواریان.
با تصویری که برای این مطلب انتخاب کرده اید، مقاله اسرارنامه تکمیل تر شده است.
از این تصویر در متن مطلب اسرارنامه نیز استفاده شد.
پیروز باشید…
مرگ تدریجی شورای شهر سبزوار
سبزواریان: چهارمین دوره از شورای شهر سبزوار در حالی دومین سال فعالیت خود را سپری میکند که بر اساس برخی اخبار و گزارشهای رسیده از نحوه تصمیمگیری و اقدامات عملی این مجلس محلی در غرب خراسان، به نظر میرسد شهروندان سبزواری مجبورند به طرز ناباورانهای به تماشای مرگ تدریجی شورای شهر درنتیجه اقدامات تندروانه یک
سبزواریان: چهارمین دوره از شورای شهر سبزوار در حالی دومین سال فعالیت خود را سپری میکند که بر اساس برخی اخبار و گزارشهای رسیده از نحوه تصمیمگیری و اقدامات عملی این مجلس محلی در غرب خراسان، به نظر میرسد شهروندان سبزواری مجبورند به طرز ناباورانهای به تماشای مرگ تدریجی شورای شهر درنتیجه اقدامات تندروانه یک اقلیت مستبد در برابر اکثریت منفعل بنشینند.
به گزارش مجله اینترنتی اسرارنامه، اظهارات برخی منابع آگاه و موثق از اوضاع کنونی شورای شهر سبزوار حکایت از آن دارد که تعداد کمی از اعضا فراموش کردهاند که مهمترین وظیفه شورا، مشورت در تصمیمگیری و تعامل در برنامهریزی برای اقدامات شهری و به رأی گذاشتن نظرات مختلف و درنهایت پذیرش و احترام به رأی اکثریت است. از طرفی دیگر سایر اعضا نیز که ظاهراً توانایی لازم برای دفاع از حق و پیگیری خواسته موکلان خود در پارلمان محلی غرب خراسان رضوی را ندارند، روش سکوت و کوتاه آمدنهای عاجزانه را برای خود برگزیدهاند.
هرچند در طول یک سال و نیم گذشته موارد متعددی از اقدامات مستبدانه برخی اعضای شورا گزارششده است که ظاهراً بهطور غیرموجهی حق بیشتری نسبت به سایر اعضا در این نهاد تصمیمساز شهری برای خود قائلاند تا آنجا که میتوانند به وتوی یکطرفه تصمیمات و مصوبات سایر کمیسیونها یا مصوبات مجموعه شورا بپردازند که شماری از این گزارشها در رسانهها انعکاس یافته و شماری دیگر مشمول سکوت خبری شده است اما یکی از جدیدترین اقدامات مستبدانه ازایندست، نوروز امسال و در ارتباط با مشاهیر برجسته و غیرقابلانکار دیار سربداران رخ داده است.
بر همین اساس منبع آگاه و موثقی که فعلاً نخواست نامش در متن خبر درج شود، اما قول پیگیری و علنی کردن موضوع را در روزهای آینده داده است، طی تماسی تلفنی به خبرنگار اسرارنامه گفت: امسال قرار بود در مجموعه المانهای فرهنگی که با نظر شورا و توسط شهرداری در سطح شهر سبزوار نصب میشود تندیسی از مشاهیر و بزرگان علم و ادب سبزوار ازجمله محمود دولتآبادی رماننویس برجسته معاصر و دکتر قاسم غنی از شخصیتهای برجسته ادبی کشور در دهههای اخیر در میدان سربداران نصب شود.
وی افزود: همچنین المانی از کتاب وزیری امیر حسنک که سال گذشته به قلم محمود دولتآبادی توسط یکی از انتشارات موجود در سبزوار و با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشرشده بود، نیز قرار بود در یکی از اماکن عمومی این شهر به معرض نمایش گذاشته شود.
این منبع آگاه تأکید کرد برای نصب همه این المانها قبلاً در شورا توافقات لازم بهعملآمده و بودجه موردنیاز در نظر گرفتهشده بود، اما درنهایت دو تن از اعضا در اقدامی غیرقانونی و توهینآمیز نسبت به تصمیم شورا، مانع ساخت و احداث المان دکتر غنی و محمود دولتآبادی شدهاند و بهجای آنها شخصیتهای دیگری را جایگزین کردهاند که حتی در سبزواری بودن برخی از آنها تردید وجود دارد و از طرف دیگر از نصب المان کتاب وزیری امیر حسنک نیز خودداری کردهاند.
وی افزود: حتی المان کتاب وزیری امیر حسنک که در محل پارک موتوری شهرداری ساختهشده بود، در همین روزها تخریبشده و کاملاً غیرقابلنصب شده است.
این اقدام، یادآور واقعه ضد فرهنگی دوم فروردین ۹۳ در سبزوار است که بنرهای کتاب تازه منتشرشده وزیری امیر حسنک که آنها نیز با مجوزهای قانونی لازم در سطح شهر نصب شده بودند، توسط عدهای از افراد تندرو که هرگز خود را رسماً معرفی نکرده و مسئولیت کارشان را نپذیرفتند، پاره شد و دفتر انتشارات و فروش این کتاب تهدید شد. البته اقدام ضد فرهنگی دوم فروردین ۹۳ در طول سال با واکنشهای مناسبی از سوی فعالان فرهنگی و اصحاب رسانه سبزوار مواجه شد و بهطور نمونه در مردادماه همان سال مراسم هفتاد و چهارمین سال تولد محمود دولتآبادی نویسنده برجسته در محل هتل کاملیای این شهر بهصورت قانونی و مردمی برگزار شد و تمبر یادبود آقای رمان ایران توسط شرکت پست جمهوری اسلامی ایران به احترام نویسنده سبزواری کتاب «وزیری امیر حسنک» ورمان جاودانه «کلیدر» منتشر و در زادگاهش رونمایی شد، اما ادامه اقدامات تندروانه عدهای خاص در سبزوار علیه یکی از بزرگترین مشاهیر دیار سربداران و البته علیه رأی و تصمیم گرفتهشده در نهاد شورای شهر، وضعیت نگرانکنندهای برای دلسوزان و البته کلیه مردم و مسئولان سبزوار ایجاد کرده است چراکه ممکن است اگر در مقابل اینگونه خودسریها ایستادگی صحیحی صورت نگیرد، بهتدریج هرجومرج، روحیه بیاحترامی به قانون و اقدامات خودسرانه در شهری که همین حالا نیز درگیر شمار زیادی از معضلات شدید اجتماعی است، افزایش یابد.
البته مشکل ریشهداری که در نوروز ۹۴ مجدداً در سبزوار بروز کرده و زنگ خطر آن از مدتها قبل توسط برخی رسانههای محلی سبزوار به صدا درآمده بود، دارای دو بخش مجزا است.
بخش اول بیاحترامی به بعضی از بزرگان و مشاهیر دیار سربداران که بهمنزله سرمایههای فرهنگی این کهن شهر هستند.
بخش دوم ضایع شدن احترام و از بین رفتن معنا و پژمردن روح شورای شهر بهعنوان نهادی است که میبایست در آن تعدادی از منتخبان مردم با مشورت و توافق یکدیگر تصمیمات لازم را برای مدیریت شهر در ابعاد مختلف اتخاذ نمایند.
بخش اول مشکل یعنی موضوع بیمهری به مشاهیر و بزرگان سبزوار هرچند موضوع تازهای نیست و متأسفانه گویی در برخی موارد از سوی تندروها این بیمهری به بزرگان به یک ارزش (غیرمنطقی) تبدیلشده است اما این معضل زمانی دردناکتر و نگرانکنندهتر از قبل جلوه مینماید که به بخش دوم آن نیز توجه کنیم و بدانیم تندروها از هر روش و شیوه غیراخلاقی و غیرقانونی برای بر کرسی نشانیدن رأی مستبدانه خود بهره میگیرند.
درواقع در اینجا هرچند بیاحترامی به مشاهیر و بزرگان یک شهر بهخودیخود امر مذمومی است، اما نگرانی اصلیتر از رواج روحیه بیاحترامی به تصمیمات جمعی و قانونی و رفتار استبدادی در سطح شهر آنهم در نهاد مهم و معظمی نظیر شورای شهر است. نهادی که میبایست تجلی اقدام نظاممند بر مبنای احترام به نظر جمع و توافق گروهی بر سر امور مختلف باشد و در مواقعی که نظر همه اعضا درباره موضوعی بهخصوص با هم یکسان نبود، نظر اکثریت اعضا ملاک قرار گیرد و بنابراین شورا بههیچوجه محل زورگویی و استبداد رأی توسط یک یا چند عضو خاص نیست ولو اینکه خارج از نهاد شورا به هر جایگاه حقیقی یا حقوقی خاصی وابستگی داشته باشند.
در چنین شرایطی اگر قرار باشد نسبت به این دو مشکل یعنی بیاحترامی به بزرگان دیار سربداران و رواج استبداد رأی در شورای شهر واکنشی منطقی و صحیح نشان داده شود، راهکارهای مختلفی وجود دارد که بهویژه در مورد مشکل اول بسیار هم آسان و در دسترس است و فقط به خواست و اراده مردم و آگاه شدن آنان از مسائل مهم شهرشان بستگی دارد؛ یعنی اصولاً بزرگانی نظیر محمود دولتآبادی با این شهرت ملی و جهانی، جایگاهی بسیار بالاتر از آن دارند که نیازی به تائید و تصویب اعضای افراطی یا اعضای خنثی یک شورای کوچک محلی! در شهری داشته باشند که الفبای کار شورایی را هم در بسیاری از موارد ندانسته و رعایت نمیکنند!
اگر هم رسانهها و فعالان فرهنگی سبزوار از شورای شهر، شهرداری، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و سایر نهادهای فرهنگی شهرستان انتظار دارند که در ارتباط با پاسداشت بزرگان این شهر کاری انجام شود، از سر وظیفه ذاتی این نهادهاست نه از سر نیازی که مثلاً بزرگانی نظیر محمود دولتآبادی به تجلیل شدن در یک شهر کوچک داشته باشند! چه اینکه اگر حتی در زادگاه یک شخصیت برجسته همه بنرها و همه کتابها و تمام آثار وجودی او در آتش تندرویها و بیلیاقتیها سوزانده شود، بزرگی چون محمود دولتآبادی همچنان در تهران و یزد و اصفهان و شیراز و بلکه در سرتاسر جهان زنده و محبوب است و در میهمانیها و جلسات و همایشهای بزرگان شرکت کرده و جوایز ارزنده جهانی را دریافت میدارد و پرواضح است که اگر نیازی هم به حضور و پاسداشت او در زادگاهش باشد از جانب او نیست، بلکه از جانب همشهریانش است.
نیازی که بهخوبی هم امکان پاسخ داده شدن دارد. چراکه همه راهها به اقداماتی که شورای شهر، شهرداری و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی بخواهند انجام دهند اما در انجاموظیفه خود کوتاهی کنند، ختم نمیشود و مردم درصورتیکه حساسیت و شناخت مناسب و منطقی از بزرگان شهر خود به دست آورند، بهخوبی میتوانند نهتنها در یک روز یا مناسبت خاص بلکه در تمام طول سال به تجلیل و زنده نگاهداشتن یاد و نام بزرگان خود بپردازند.
بهطور مثال یک اقدام واضح مردمی در این زمینه همان است که در مرداد ۹۳ در هتل کاملیای سبزوار به وقوع پیوست و در آن با حضور شمار قابلتوجهی از چهرههای فرهنگی و دوستداران مطالعه و علاقهمندان ادبیات در سبزوار، ضمن رونمایی از تمبر یادبود آقای رمان ایران، پدر شهیدان فتاحی در مراسم حضور یافت و طی سخنانی که در بسیاری از خبرگزاریهای کشور انتشار پیدا کرد، گفت: محمود دولتآبادی هرکجا بنشیند، «محمود» است، «پسندیده» است، «بزرگ» است. محمود حالا دیگر تنها فرزند دولتآباد، فرزند کویر، فرزند سربداران و فرزند سبزوار نیست. او حالا دیگر فرا وطنی است. محمود مژدهای هم برای سبزوار دارد که نمیتوانم علنی بیان کنم؛ اما امیدوارم که این ایده محمود قبل از رفتنش در شهر سبزوار تحقق پیدا کند. جرأت به خرج دهیم، قدر بزرگانمان را بدانیم و نترسیم. (منبع: خبرگزاری ایسنا)
بنابراین اگر هم شورا و شهرداری و دیگر ادارات و دستگاههای مسئول بخواهند در اینگونه زمینههای مهم فرهنگی همچنان منفعل، محافظهکارانه و یا افراطی عمل کنند، دست مردم برای ورود به این موضوعات کاملاً باز است و چه بسیار است میهمانیها و محافل و اقدامات نمادین دیگری ازایندست که با رعایت کامل شئونات شرعی و قانونی وبی هیچ نیازی به اجازههای مشروط یا مصوبات پر منت شورا یا دیگر نهادهای کمهمت مدیریتی و فرهنگی شهر میتوانند به اجرا دربیایند و از طریق سایتهای مختلف اینترنتی و شبکههای اجتماعی و … انعکاس گسترده رسانهای هم بیابند.
شاید مناسب چنین وقتی است که شاعر گفته است:
مدعی خواست که از بیخ کند ریشه ما
غافل از اینکه خدا هست در اندیشه ما
اما وجه دیگری از واکنشی که باید نشان داده شود، به مشکل رواج روحیه تکصدایی و استبداد رأی توسط یک اقلیت خاص در جامعه و بهخصوص رسوخ این روحیه آسیبزا به نهاد مهمی نظیر شورای شهر است. آنهم در دورانی که دولتی با شعارهای اعتدالگرایی در جمهوری اسلامی ایران بر سر کار است و پرواضح است که در چنین شرایطی اقداماتی نظیر پاره کردن بنرها یا تخریب المانهای شهری برای حذف یک یا چند چهره موجه و محبوب و به خاموشی واداشتن هر جریان و صدای دیگری جز جریان و صدای مطلوب یک اقلیت تندرو، بدون شک تلاشهایی نا متمدنانه و استبدادی است که سکوت در برابر آن جایز نیست؛ و مطمئناً یکی از اولین کسانی که باید به این تندرویها واکنشهای مؤثر نشان دهند اعضای شورای شهر و سایر مسئولان فرهنگی و مدیران شهرستان و البته اصحاب رسانه دیار سربداران هستند.
درواقع حالا که صدای این جریانات از نهادی نظیر شورای شهر بلند شده است، هر یک از اعضا بر اساس وظیفه و تعهدی که در مقابل رأی مردم دارند، باید نسبت خود را با اینگونه اقدامات روشن کنند و اگر با تندرویها درزمینهٔ مسائل فرهنگی و مشاهیر سبزوار موافقاند دلایل خود را تشریح کرده و اگر موافق نیستند از سکوت و انفعال خارج شده و البته به شیوهای دیپلماتیک و غیرجنجالی واکنشهای قاطع خود را نشان دهند.
یقیناً برای شورایی با ۱۳ نفر عضو از اقشار و مشاغل مختلف جامعه با ردههای سنی جوان تا سالخورده، بسیار ضروری است که همانطور که مردم در هنگام انتخابات این تنوع را رقمزدهاند، هریک از ۱۳ نفر عضو انتخابشده نیز به طریق قانونی و صلحجویانه به رأی اعتماد مردم متعهد و وفادار مانده و با جدیت پیگیر خواستهها و مطالبات متنوع موکلان خود در پارلمان محلی غرب خراسان رضوی باشند.
درواقع این یک حقیقت است که ممکن است برخی از شهروندان سبزواری و بهتبع نمایندگان منتخب آنها در شورای شهر بنا به برخی دلایل عقیدتی و سیاسی (موجه یا غیرموجه) به یک نویسنده یا هنرمند یا چهره سیاسی علاقه نداشته باشند، اما از طرفی دیگر حتماً عدهای دیگر از شهروندان سبزواری نیز هستند که به همان چهره علاقه و ارادت دارند و بهتبع از نماینده منتخب خود در شورای شهر انتظار دارند که اقدامی مؤثر در این زمینه انجام دهد.
بنابراین اگر شورای شهر محلی برای تعامل، مشورت، به میانگین رسانیدن مطالبات گسترده مردم و درنهایت دستیابی به تصمیماتی با موافقان حداکثری درباره موضوعات و مسائل مهم شهرستان است، نهتنها تکرویهایی نظیر آنچه در بالا شرح داده شد، از سوی برخی اعضا در آن معنا ندارد، بلکه سکوت و انفعال سایر اعضا نیز در مقابل اینگونه تکرویها و رفتارهای مستبدانه گناهی نابخشودنی است و اگر به واکنشهای مناسب منتهی نشود، نشاندهنده مرگ تدریجی روح شورا براثر تلاش اقلیت مستبد در مقابل اکثریت منفعل در مجموعه شورای شهر سبزوار است.
برچسب ها :اسرارنامه ، اسلایدر ، تخریب المان ، شورای شهر ، قاسم غنی ، محمود دولتآبادی ، وزیری امیر حسنک
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
خداییش شما به همین عکس نگاه کن. اصلن از همینجا یشه فهمید این شورا به درد هیچی نمیخوره
واقعا باید تاسف خورد به حال این شورا که اجازه داده یه گروه ۴ ۵نفره برای کل شورا یا بهتر بگم برای ۵۰۰هزار نفر سبزواری هر تصمیم احمقانه ای بگیرن و با کوتاه نظریشون فقط حواسشون به منافع خودشون باشه……….
بعد از این ۱/۵ سالی که از عمر این شورا میگذره اون اکثریت منفعل یه حرکتی رو انجام بدن وگرنه نباید انتظار رای مردم تو دوره بعد رو داشته باشن………
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 3 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۳