مسئولان بیتقصیرند!
ستاره شرق – اعظم اسراری به قول قدیمیها ناشکری نمیکنیم. لابد حکمتی در این بلاهای نازل شده -البته اگر بشود اسمش را بلا گذاشت- مخفی شده که عقل انسانی ما به رمزگشایی آن قد نمیدهد. نه اینکه فایدهها و مزایای آن را ندانیم؛ هیچ درد و بلایی بیدلیل و حکمت نیست؛ معمولاً شادیها بیدلیل و
ستاره شرق – اعظم اسراری
به قول قدیمیها ناشکری نمیکنیم. لابد حکمتی در این بلاهای نازل شده -البته اگر بشود اسمش را بلا گذاشت- مخفی شده که عقل انسانی ما به رمزگشایی آن قد نمیدهد. نه اینکه فایدهها و مزایای آن را ندانیم؛ هیچ درد و بلایی بیدلیل و حکمت نیست؛ معمولاً شادیها بیدلیل و الابختکی هستند؛ اما گاهی این فواید و مضرات و حکمت آنها چنان درهم و برهم میشود که هیچکس سر در نمیآورد! به قول بعضیها، بالا رفتن صبر و شکیبایی، قدر عافیت دانستن، قناعت و کمک به همنوعان و هزار و یک خوبی و ثواب موقع نزول بلاها معنی و مفهوم مییابد! قبول! فقط سؤال اینجاست که چطور یک اتفاق در یکجا میشود بلا و وسیلۀ سنجش صبر و طاقت و در جای دیگر میشود نعمت و پدیدهای نادر با فواید بسیار!
از اینها هم که بگذریم این نگرانی وجود دارد که همهچیز به هم بریزد. چه کسی ضمانت میکند در این اوضاع شلوغ که سیل، زلزله و بحرانها چپ و راست حمله میکنند، جای فایده و ضرر عوض نشود؟ بگذارید با یک مثال، اوضاع ذهنیتان را آرام و روشن کنم: مثلاً گروهی معتقدند اوضاع بد اقتصادی، قدرت تحمل و شکرگزاری مردم را بالا میبرد! مردم اشکنه هم که شده بالاخره میخورند و سیر میشوند! حالا فرض کنید این فایده، جایش را با از بین رفتن مالکیت شخصی عوض کند! یعنی گروهی به این نتیجه برسند که مال مردم، مال خودشان است، من و تو ندارد! در این اوضاع گرانی باید همهچیز را مال خودمان بدانیم و اشتراکی استفاده کنیم و خیرش را ببینیم! چه اوضاعی خواهد شد؟ البته در بیشتر اوقات، خودمان مقصریم! منظور اوضاع درهموبرهم اخیر است که به قول شاعر: «هردم از این باغ بری میرسد». همین بارندگیهای اخیر را در نظر بگیرید. هموطنان شیرازی، شمالی و … فقط چوب غرور نابهجای خود را میخورند. بیخود گردن بیکفایتی مسئولان نیندازید! حالا آنها یک اشتباهی کردهاند و سیلبندها را در راه زیباسازی شهر نابود کردهاند؛ یا چهارتا درخت جنگل را در راه صرفه و سود اقتصادی قطع کردهاند. زمین به آسمان نیامده! از کجا باید میدانستند یک روزی، یک گروه ابر راهشان را اشتباه کج میکنند و میآیند توی آسمان مردمی که از کلکسیون بلاها، فقط سیلش را کم داشتند؟ آنوقت آنقدر به حال آن مردم میگریند تا کار دستشان بدهند.
مسئولان هم بیخبر، توی خانههایشان خوابیدهاند و به پروژههای جدیدشان فکر میکنند. لطفاً گردن مسئولان نیندازید. گناه دارند. تا کی جواب پس بدهند؟ آنهم مسئولان به این ماهی که در هر موقعیت در صحنه حضور دارند. مثلاً همین سیل؛ کار و مسئولیتشان را رها کردهاند، تا کمر توی آب راه افتادهاند، زحمت کشیدهاند عکس، سلفی و فیلم گرفتهاند تا ما مردم قدرنشناس ببینیم و اینقدر غر نزنیم! یکی نیست به این مردم مغرور بگوید وقتی به سرسبزی دشت و مراتع و پرواری دامهای شیری و گوشتی و قشنگی دریا و ساحل آن مینازید، وقتی با دروازه قرآن، حافظیه و … تمام مسافران را به شهر خودتان میکشانید و به شهرهایی مثل سبزوار فخر میفروشید باید این چیزها را به چشمتان ببینید. دو قطره باران آمده، همه شهرها توی آب و گل فرو رفتهاند! زمین که به آسمان نیامده! خودتان یک کاری بکنید و مزاحم مسئولان همیشه گرفتار و در همه حال محترمتان نشوید!
حالا برویم سراغ سبزوار خودمان که همیشه از تبعیض ابرهای بارانزا در عذاب بوده است.
طبق نظریات اخیر، بارندگیهای بیسابقه در سبزوار، گذشته از دلایل علمی، احتمالات دیگری هم دارد. شاید نزدیکی انتخابات و نیاز روزافزون کاندیداهای محترم به رأی مردم ازیکطرف و فشار اقتصادی و ناامیدی مردم از طرف دیگر، دستبهدست هم دادهاند تا این بزرگان تدبیری بیندیشند.
بعضی اخبار حکایت از این دارد که در باروری ابرهای بارانزای سبزواری، دست کاندیداها در کار بوده است. یکی در راه توسعه و دیگری در راه سازندگی تماس گرفتهاند معاونان وزیر را سپردهاند برای ابرها! با یک تیر، دو نشان زدهاند: از طرفی مردم را سرگرم اتفاقات اخیر کردهاند و باران رحمت را بر سرشان باریدهاند تا همۀ دلخوریها را بشوید و ببرد، از طرفی جوانههای امید و شادی را، هرچند کوچک در دلشان رویاندهاند و آنها را سرگرم طبیعت و طبیعتگردی کردهاند تا یادشان برود چه مشکلاتی دارند و خاطرات قدیمی ناخوشایندشان را پاک کنند.
هموطنان عزیزی که دراینبین، سیل، خانه و کاشانهشان را نابود کرده، لابد کاندیداهای خوب و آیندهنگری نداشتهاند تا میزان باروری ابرها را دقیق مشخص کنند و بهاندازۀ دقیق و کافی، نعمت نازل کنند!
البته تمام اینها حدسیات و احتمالات است. دیشب توی مهمانی شوهرعمۀ بزرگوار تحلیل میکرد اینها را گفت! ممکن است در بارندگیهای بیسابقۀ اخیر، دست بیگانگان هم در کار باشد. این را آن فامیل روی اعصاب خانواده دایی گفت! کلی حرفهای دیگر هم در تحلیل این بارانها و سیلها و … توی مهمانی و تاکسی و … شنیدهایم که میگذارم برای مطالب بعدی! یک هو این همه تحلیل ارائه بدهم گیج میشوید خوبیت ندارد. به هر حال سال ۹۸ را نمیدانم باید تبریک بگویم یا نه. ولی با همه این اتفاقات و مشکلات، به این نتیجه رسیدم هیچکس دلیل اصلی را نمیداند. فقط مبرهن و واضح است که مسئولان بیتقصیرند! این را خوب میشود فهمید!
- منتشر شده در شماره ۱۵۴ ماهنامه ستاره شرق
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰