چرا مشکل نان بالا گرفت؟
این روزها مدام از نقاط مختلف، اخبار و تصاویری منتشر میشود مبنی بر صفهای طولانیِ مردم مقابل نانواییها یا کمبود آرد و مانند آن…
این روزها مدام از نقاط مختلف، اخبار و تصاویری منتشر میشود مبنی بر صفهای طولانیِ مردم مقابل نانواییها یا کمبود آرد و مانند آن. این مطلب را بهعنوان خبرنگاری مینویسم که سالهاست امور این حوزه را پیگیری میکنم و به نظر میرسد بعضی مسئولان و نیز شهروندان، آسیبشناسیِ اشتباهی از قضیه انجام میدهند.
داستانِ آرد یارانهای، مبحثی طولانی است و در این مطلب نمیگنجد، اما اینقدر بنویسیم که تا سال گذشته، روش کار به این شکل بود: هر نانوایی بر اساس تشخیص ناظران، جمعیت محله، روستا و …، ساعات و روزهای پخت و نیز میزان فروش، سهمیۀ آرد دریافت میکرد. سهمیۀ آرد هر ۱۰ روز به نانوا تحویل داده میشد و ناظران مختلفی، به تحویل و پخت آن نظارت میکردند.
اختلاف قیمت آرد یارانهای با آرد آزاد بسیار زیاد بوده و هست (مثلاً زمانی که آرد یارانهای هر کیسه ۴۵ هزار تومان به نانوا تحویل داده میشد، آرد آزاد هر کیسه ۷۵۰ هزار تومان قیمت داشت!) و این اختلاف قیمت، بستری مناسب بود برای فساد. هرچند اکثریت نانوایان، انسانهای پاکدست و شریفی بودند (بسیاری از نانوایان سنتی، با وضو به محل کار میروند چون نان در فرهنگ ما، برکت خانههاست) اما در این میان، دستهای سودجو هم وجود داشتند که چشم بر این منفعت نبستند و از چند روش به کسب سود پرداختند و بهخصوص در محیطهای روستایی مشکلات زیادی برای مردم ایجاد کردهاند.
در واقع به هر روشی که تعداد نانِ پخت شده، کاهش پیدا میکرد، سود فروش آردِ آزاد بالا میرفت. هر کیسه آرد حدوداً ۲۲۰ قرص نانِ سنتیِ سبزوار میشود و شاطر نانوای معمولی، حدود ۲۵۰ نان در ساعت میپزد. با احتساب زمانهای بلااستفاده، تقریباً هر ساعت پخت نان را معادل یک کیسه آرد سهمیه در نظر میگیریم. حالا فرض کنید یک نانوایی روزانه مثلاً ۷ کیسه آرد سهمیه داشت، طبیعتاً باید ۷ ساعت در روز هم پخت داشته باشد. اگر افراد سودجو میخواستند از این شکاف استفاده کنند، کافی بود نیم ساعت دیرتر (به بهانه گرم شدن تنور و …) کار را شروع کنند و از آن طرف نیم ساعت زودتر درِ نانوایی را ببندند! به این ترتیب یک کیسه آرد برایشان ذخیره میشد و ۷۰۰ هزار تومان سود به جیبشان میرفت! همچنین میتوانستند در سرعت پخت نان تغییر ایجاد کنند: ۲۵۰ نان در ساعت، یعنی اگر صفی ۲۰ نفر مشتری داشته باشد، ظرف یک ساعت به همه نان بدهد! پس اگر یک نانوایی مثلاً در یک ساعت ۱۱۰ عدد نان میپخت، در واقع نصف کیسههایش را برای فروش ذخیره میکرد! در مثال ذکر شده، ۳ کیسۀ دیگر هم به همین شکل به بازار آزاد میرفت.
غیر از اینها، نانوایان، در ماه ۴ روز تعطیلی دارند، در نتیجه اگر نانواییِ فرضیِ ما، یک روز مرخصی میگرفت یا حتی بدون هماهنگی تعطیل میکرد، ۷ کیسۀ آرد آن روزش را میتوانست در بازار آزاد بفروشد! با همین حسابوکتاب ساده، نانواییِ مفروض ما که در ۱۰ روز ۷۰ کیسه سهمیه گرفته، میتوانست ۴۰ کیسۀ آن را در بازار آزاد بفروشد و حدود ۳۰ میلیون تومان سود کند! طبیعتاً مقداری از این سود، سهم دلالان و نیز چشمهای ناظرانی میشد که مسئله را ندیده میگرفتند!
راه مبارزه با این مشکل، ادارات ناظر بودند: جهاد کشاورزی، بخشداری و فرمانداری، اتحادیۀ نانوایان و اصناف، ادارۀ غله، صمت، تعاونی روستایی و شرکت پخش، هرکدام در بخشی از روند توزیع آرد سهم دارند و موظف به نظارت و پاسخگویی هستند. پیشنهاد میشود اطلاعات و آمار متعلق به تمام نانواییهای ۶ شهرستان منطقه به تفکیک، از طرف هرکدام از این ادارات بهصورت عمومی منتشر شود تا بسیاری از حسابوکتابها بهوضوح در اختیار افکار عمومی قرار بگیرد.
متأسفانه در بعضی موارد به دلیل کمکاری و ناتوانی در نظارت و در بعضی موارد خاص هم، به دلیل همکاری بازرسان و ذینفع بودنشان، این آردها به مسیر فروش آزاد هدایت میشد و باعث میشد مثلاً در یک روستا با جمعیت ۶۰۰ نفر، نانواییِ دارای ۷ کیسه سهمیه در روز، میزبان صفهای شلوغ باشد! درحالیکه اگر او ۷ کیسه آرد را نان میپخت یعنی روزانه ۱۵۰۰ قرص نان تولید میکرد و اگر هر فرد در آن روستا در روز ۳ عدد نان هم میخورد، باز باید نان اضافه میآمد! پس مشخصاً در مسیرِ کار تخلفاتی وجود داشت که باعثِ ایجاد صف و مشکل میشد!
به تمام آنهایی که مسئلۀ فروشِ آرد آزاد را رد میکنند، پیشنهاد میکنم در شهرهای مختلف منطقه، سراغ نانواییهای آزادپز بروند! اینها آردشان را از کجا میخرند؟ (در منطقۀ ما آدرس جایی را بلدید که آرد آزاد بفروشد؟) بروید داخل همین نانواییهای آزادپز و ببینید کیسههای آردی که آنجا هستند، چه لوگو و نامی دارند؟ اگر آرد یارانهای دارند، آن را از کجا خریدهاند؟ تردیدی نیست که وقتی نانواییهای آزاد هم آردشان دولتی است، یعنی آرد یارانهای بهصورت آزاد به آنها فروخته شده است! مسئله مثل روز روشن است و متأسفانه حتی قباحت آن هم از میان رفته است!
بعضی مسئولان و نانوایان سعی میکنند با اعتراض به سامانۀ جدید «نانی نو» مقصر اصلی را این سامانۀ جدید معرفی کنند، درحالیکه این اعتراض و بهانه اصلاً منطقی نیست. بهطور خلاصه، هدف از سامانۀ نانینو، مدیریت هوشمند همین مبادلات است. به این شکل که هر نانوایی، کارتخوان مخصوصی دارد و خریدار موظف است از آن کارتخوان استفاده کند تا بعداً در تراکنشها، تعداد نان فروخته شده بررسی شود و سهمیۀ آرد مطابق با آن تعلق گیرد. در مثالی که گفته بودیم، نانوای فرضیِ ما، نهایت روزانه ۷۰۰ نان پخت میکرد، پس با توجه به تراکنشها، ۳ کیسۀ آرد سهمیه میگیرد! در ۱۰ روز فقط ۳۰ کیسه! دیگر خبری از آن ۴۰ کیسه آردی که میتوانست در بازار آزاد بفروشد نیست!
سامانۀ جدید، تنها راه مبارزه با مشکلِ آردفروشی است، البته خودش نقاط ضعفی دارد. اول اینکه بهانهای به دست بعضی نانوایان بهخصوص در روستاها داده برای صفهای طولانیشان، درحالیکه اصلاً دلیل شلوغیها، این کارتخوانها نیست. آنها هرچقدر نان بفروشند آرد میگیرند و مشکلی ازاینجهت وجود ندارد. باید مردم روستاها از این واقعیت کاملاً آگاه شوند. دوم اینکه هنوز هم میتوان در قالب این سامانه تخلف کرد. به این شکل که نانوا میتواند از کارت بانکیِ اقوام و دوستانش، تراکنشهای غیرواقعی انجام دهد یا حتی در ساعتهایی که نانوایی باز نیست، تراکنش انجام دهد تا ناظران را گول بزند. بهخصوص در مناطقی که نظارت مستمر وجود ندارد، چنین اتفاقاتی بهراحتی میافتند. در بعضی روستاها گزارش شده که نانوا، کارتخوانش را به مغازه میبرد و مشتریِ مغازه را هم وادار میکند که در آن کارتخوان خاص خرید کنم تا سهمیهاش را افزایش دهد. شنیده شده حتی کارتخوان را دست گرفته در خانۀ مردم رفتهاند تا تراکنش انجام دهند و پول نقد به مردم میدادهاند!
در آینده، سیاست آرد و نان به سمت حذف آرد یارانهای و واریز مبلغ مابهالتفاوت به حساب نانوا خواهد رفت که بخش زیادی از این مشکلات را حل میکند. حتی امکان دارد، سهمیۀ نان افراد مانند بنزین به کارتی خاص محصور شود که خود گامی بزرگ در جهت حذف آردفروشی خواهد بود. متأسفانه چیزی بین یکسوم تا نیمی از آرد یارانهای، در چرخۀ فعلی از میان میرود و طبیعتاً باید برای آن راهحلی مناسب اندیشیده شود.
در پایان، برای رفع مشکلات فعلی، چند راهحل دقیق و اجرایی (که همه طبق قانون هستند) پیشنهاد میشود:
- آگاهسازی تمام مردم از عدم وجود مشکل یا کمبود در سرانۀ آرد (بهانۀ کمبود آرد باید از نانوا و مسئول گرفته شود).
- نظارت روزانه به مناطق دارای معضل نان و کشف متخلفان.
- برخورد قطعی و بدون گذشت با هرگونه فروشِ آرد، تعطیلیِ غیرمجاز و مرخصیهای غیرمعمول.
- برخورد با رانتهای شکل گرفته در ادارات مرتبط با حوزۀ نان، بدون هیچگونه اغماض، بخشش و گذشت.
- الزام در نصب ساعتها و روزهای تعطیلِ نانواییها (اگر نانوایی حتی به اندازۀ نصب برنامه همکاری نمیکند، پس حتماً از چیزی نامطمئن است و باید تعلیق شود.)
- الزام به نصب دوربین در نانواییهای دارای شائبه.
- آگاهسازی مردم برای عدم استفاده از کارت برای تراکنشهایی که بابت آن نان دریافت نمیکنند و از بین بردن رودرواسیها در این امر که در واقع دزدیِ آشکار است.
- نظارت و شفافسازی در بحث حوالههای آرد (مثل نانِ مخصوصِ مراسم، مدارسِ شبانهروزی، خوابگاهها و برنامهها) و نیز تعزیرِ نانوایانی که با وجود صف، تعدادی نان را برای مصارف دیگر (نان خشک، فروش در سوپرمارکتها یا نانِ حجمی) کنار میگذارند.
- تعطیلی یا حذف سهمیۀ آرد یارانهای نانواییهایی که باتوجه به نتایج سامانۀ نانینو، روزانه کمتر از ۶۰۰ عدد نان میپزند.
- تشکیل جلسات شورای آرد و نان با حضور خبرنگاران جهت اطلاعرسانیِ دقیق از آمار و اطلاعات موجود.
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰