رد پای مافیای منگنز در سبزوار
(منتشر شده در شماره ۱۷۷ ماهنامه ستاره شرق: سمانه علیاکبری)
به دل تاریکیها و عمق زمین میزنم. تاریک، کمی سرد بود و نور، کورسوی کلاه ایمنی کارگرانش با صورتهای خاک گرفته و دستانی پینهبسته از فرط کار سخت، در عمق ۲۹۰ متری زمین در جستجوی گنجی پنهان هستند. اینجا بزرگترین معدن منگنز کشور در «ونارچِ» قم است. جایی که میگویند بیش از ۴۰۰ معدن کار در ۳ شیفت کاری سالانه بیش ۱۰۰ هزار تن منگنز که استخراج میکنند تا چرخ کارخانه ذوب آهن اصفهان از حرکت بازنایستند. کیلومترها آنطرف در حاشیه دشت کویر ایران، یعنی ۶۰ کیلومتری جنوب سبزوار، اما سکوت سنگینی حکمفرماست. معادن منگنز ـ برخلاف قم که در زیرزمین بود ـ اینجا روباز است. از پسِ جادههای پرپیچوخم، به نخستین معدن منگنز میرسم، دستگاهها و تجهیزات هست، ولی خبری از معدنکاران نیست. پیمانکار این معدن میگوید: واردات، مالیات و عدمِ دریافت تسهیلات، این معدن را با قصه تلخ تعطیلی مواجه کرده است. او با بیان اینکه منگنز خوراک اصلی صنعت بزرگ فولاد است، گفت: این معدن در سال، بیش از هزار تن منگنزی استخراج میکرده که عیاری در حدود ۳۸ درصد داشته و منگنزها را برای فراوری به استانهای کرمان، رنجان، اصفهان و… برای فراوری ارسال میکردیم. او تصریح کرد: منگنزها با فرآوری به فروآلیاژهای فرومنگنز و فروسیلیکو منگنز تبدیل میشوند که ارزش افزودهای حدود ۴۰۰ درصد پیدا میکنند، اما موضوع مهم واردات این فروآلیاژهاست که رقابت تلخی را برای ما با واردات به وجود آورده است.
ممنوع است
معدن منگنز چشمه سفید مقصد بعدی من است. در اینجا چند کارگر در حال جدا کردن منگنزها از باطلههای آن هستند. یکی از این کارگران میگوید: کار در معدن همیشه سخت است، این منگنزها یک ماه طول کشیده تا به اینجا رسیده؛ اما سختتر ماجراهایی است که این منگنزها دارد.
پیمانکار این معدن میگفت: ما مجبوریم به دلیل عدمِ وجودِ تسهیلات، برای اینکه منگنز استخراج شده ما روی دستمان نماند آنها را به سودجویان آنهم به قیمتی که آنها تعیین میکنند بفروشیم. درواقع ما ارزانفروشی میکنیم، نحوه کارِ سودجویان همین است.
او میگوید: ما در نقاطی اشتغال ایجاد میکنیم که مدیران دولتی ما حتی حاضر نیستند یکبار از آن نواحی عبور کنند. اگر در روستاها و مناطق محروم اشتغالزایی صورت نپذیرد، بیکاری افزایش مییابد.
وی تصریح کرد: شما به معدن ما نگاهی بیندازید، این جوانان همه از روستاهای اطراف یعنی چاه تلخ، چاه شند، آریان و… به اینجا آمدهاند که در حال کار کردن و بهدست آوردن رزق و روزی برای خانوادههایشان هستند، حالا کمی فکر کنید که اگر این معدن نبود، این جوانان کجا کار میکردند؟ و چه سرنوشت تلخی از بیکاری در انتظارشان بود؟
در معدنِ بعدی منگنز که تقریباً ۲۰ کیلومتری از معدنِ چشمهسفید فاصله داشت، همه در حال کار کردن و تلاش بودند اما هیچکس حاضر به مصاحبه نشد! درگیرِ پیدا کردنِ پاسخ به این سؤال بودم: «چرا حاضر نیستند؟» که فردی از راه رسید و ـ علیرغم هماهنگیهایی که برای تهیه گزارش شده بود ـ گفت: شما حق تهیه هیچ گزارشی را ندارید! او دیگر حرفی نزد و ما را به بیرون از معدن هدایت کرد!
نمیگذارند، نمیخواهند
دلت خوش است!!!
۶۰ کیلومتر دورتر از معدن چشمه سفید، از دل رودخانهای فصلی، با همه زیباییهایش و ماهیهایی که درون آبهای آن برای خود به دور از تمامِ هیاهوهای زندگی بشر روزگار میگذراندند، به معدن «گوفت» رسیدم. بهرهبردار این معدن فردی بود که نخستین بانوی فعال در حوزه معدن سبزوار به حساب میآمد (پروانههای معدنی زیادی به نام بانوان سبزواری است اما او تنها کسی است که شخصاً در معدن حضور دارد و فعالیت میکند).
با خانم باعثی همراه میشوم. به او میگویم: شما در دل این کوهها که تقریباً هیچ دسترسی هم به شهر ندارد چه میکنید؟ میگوید: علاقه خانم! علاقه! علاقه مرا هر روز با اینکه دو کودک خردسال دارم به این معدن میکشاند. از کودکی علاقهمند به سنگ بودم و همیشه در حال کشف و اکتشاف. تا اینکه به همراه همسرم پروانه این معدن را گرفتیم و شروع به کار کردیم. با لبخند میگوید: خانمها همیشه علاقهمند به طلا و گنج بودند. من هم یکی از آنها؛ اما گنج من کمی متفاوت از بقیه است. من همیشه در دل این کوهها به دنبال منگنز بودم و هستم.
این بانوی معدندار به من میگوید: سالانه ۶۰ هزار تن با عیارهای مختلف ۲۵، ۳۰ و ۴۰ به کمک ۱۰ معدنکار از این معدن استخراج منگنز دارند و منگنزها را برای تبدیل به فروآلیاژهای فرومنگنز و فروسیلیو منگنز راهی شهرهایی مانند زنجان و کرمان میکنند.
از او میپرسم: چرا خودتان کار فراوری را انجام نمیدهید؟ میگوید: دلت خوش است خانم! میدانی چند سال است دنبال گرفتن یک تسهیلات برای خرید ماشینآلات هستیم؟ انگار هر چه بیشتر پیگیری میکنیم، کمتر به نتیجه میرسیم. چرا؟ چون پیگیری که میکنیم میبینیم این وامها و تسهیلات به کسانی اختصاص پیدا کرده که نباید…
او اضافه کرد: همه کار و تلاش برای ماست، اما سود اصلی را دلالان و واردکنندگان میبرند! همانهایی که نبض تولید ما را گرفتهاند. اگر این پولهایی که توسط این افراد جابجا میشود کمی به اختصاصِ ماشینآلات ما تعلق میگرفت، الآن وضع ما این نبود.
رقابت ناعادلانه
خانم باعثی گفت: ما بازی را هم به واردکننده، هم دلال و هم ماشینآلات و تجهیزات باختهایم! ما به خاطر عیار کم منگنزها نباختهایم! چون این موضوع همیشه مطرح میشود که ایران به دلیل کمعیار بودن منگنزها باید واردات داشته باشد که به نظر من اصلاً اینگونه نیست. ما بهوفور منگنز در کشور داریم اما آنچه که نیست کارخانههای فراوری و یا کمبود آن است.
وی تصریح کرد: زحمت اصلی برای استخراج همان منگنز است وگرنه که بعد از آن کار ندارد فقط باید درون دستگاهی ریخته شود و تبدیل به فرو منگنز و فروسیلیومنگنز شود، همین!
صحبتها با خانم باعثی ادامه دارد که حرفی قابل تأمل زد و گفت: این راننده سنگشکن را میبینی؟ او خود معدندار است اما به خاطر مشکلاتی که بخشی از آن را برایت تعریف کردم به معدن ما آمده و بهعنوان راننده با ما کار میکند!
طی صحبتهایی که با معدنداران و پیمانکاران معادن انجام دادم، کنکاش برای رسیدن به پاسخ این سؤال که «چرا کشور ما با دارا بودن معادن غنی منگنز، باید بزرگترین واردکننده فرومنگنز و فروسیلیکو منگنز باشد؟»، ما را وارد ماجرایی جالب کرد.
لغو سفرها به ناگاه
برای رسیدن به پاسخی قانعکننده در خصوص فرومنگنز باید به استانهای کرمان و اصفهان سفر میکردم. علیرغم هماهنگیهایی که برای تهیه گزارش با تنی چند از معدنداران و کارخانههای فرومنگنز شده بود، متأسفانه به ناگاه سفرها لغو شد و آنها تنها به شرطِ تلفنی بودنِ مصاحبه و عدم ذکرِ نام حاضر به گفتگو شدند.
یکی از این کارخانهداران در خصوص لغو سفر ما به کرمان گفت: نمیخواهیم با صحبت از مشکلاتی که بر سر راه منگنز و فرومنگنز وجود دارد، همین مقدار محصولی را که از ما برای کارخانههای فولاد خریداری میشود، از دست بدهیم. چون میدانیم که این صحبتها دردسرساز میشود.
او با تأکید بر این عبارت که «الآن نان در واردات است»، گفت: دستهای پشت پرده، پنج، شش نفری هستند که نمیگذارند فرومنگنز در کشور ما رونق تولید بگیرد.
وی بیان کرد: منگنزهای استخراج شده از معادن منگنز خود ماست که برای فراوری به کارخانهمان میفرستیم، اما راستش ما توان رقابت با فرومنگنزهای وارداتی را نداریم، چرا که واردکنندهها با دور زدن قانون و خلأهای قانونی بهراحتی، فروآلیاژهایی را وارد میکنند که قیمتش از فرومنگنزهای تولید ما کمتر است.
تماس پشت تماس: پیگیر نباش!
در ادامه پیگیریها، تماس صوتی واتساپی با من گرفته شد، با این مضمون که «خانم! پایت را از داستان فرومنگنز بکش بیرون! مطمئن باش نه میتونی ازش چیزی دربیاری و نه اون افرادی که دنبالشونی بهت اجازه میدن ازش چیزی دربیاری!» این تهدید، ابعاد دیگری از زوایای پنهان واردات را برایم روشن کرد!
با هر کارخانهدار و معدنکاری که تماس میگیرم، تا موضوع گزارش را متوجه میشوند، از پاسخ دادن طفره میروند و میگویند: متأسفیم! نمیتوانیم همکاری کنیم!
حدود دو ماه میگذرد، کلی تماس، کلی شماره تلفن اما هر بار و هر بار به دربسته خوردن و قفلی که محکمتر بر پیگیریها زده میشود!
کمتر از ۲۰ میلیارد داری، بگذارش کنار
با چند شرکت وارداتی در نقش مدیر داخلی تماس میگیرم تا در جریان نرخ قیمتها و خلأهای قانونی موجود قرار بگیرم. شرکت نخست میگوید: از کشور هند واردات فرومنگنز دارند و فرومنگنز به قیمت ۱۴۲ میلیون تومان در هر تن در تهران به من تحویل میدهند. شرکت دوم میگوید: محصول باز هم متعلق به کشور هند است اما با قیمت ۱۲۰ میلیون در هر تن به من میفروشد. کمی با او وارد صحبت میشوم و میگویم: شرکت ما میخواهد فرومنگنز وارد کند، به نظر شما با ۵ میلیارد تومان میتوان چه حجم از فرومنگنز را وارد کنیم؟ او میگوید: اگر شرکت شما کمتر از ۲۰ میلیارد تومان میخواهد در این زمینه سرمایهگذاری کند، همان بهتر که اصلاً ورود پیدا نکند. میگویم: ما نگرانیم که سرمایهمان را از دست بدهیم! که میگوید: اصلاً اینطور نیست! شما اول به من بگو میخواهید با کارت بازرگانی بیاورید یا کارت تولیدی؟ گفتم: کارت بازرگانی! بلافاصله گفت: پس به راحتی میتوانید! چون در یک سال این ۲۰ میلیارد تومان سه بار در گردش است و شما ضرر نمیکنی!
خروج ارز چند هزار میلیارد تومانی
وظیفهدار معاون اداره صنعت، معدن و تجارت سبزوار گفت: صنعت فولاد کشور سالانه به حدود ۲۰۰ هزار تن انواع فرومنگنز و فروسیلیکو منگنز نیاز دارد که سهم ما از این تولید تنها ۸۰ هزار تن است و ما ۱۲۰ هزار تن واردات داریم.
حالا براساس این صحبت و آنچه شرکتهای وارداتی از قیمت کف بازار ـ که ۵۰ میلیون تومان در هر تن است ـ به من اعلام کردند، اگر یک حساب سرانگشتی داشته باشیم و این میزان واردات را با تعرفه دولتی و ارز ۴۲۰۰ تومانی محاسبه کنیم به مبلغ حدود ۹۰۰ میلیارد تومان و اگر با تعرفه آزاد و ارز ۲۸ هزار تومانی حساب کنیم به عدد قابل تأمل ۶ هزار و ۳۰۰ میلیارد تومان خروج ارز از کشور میرسیم.
دوباره پیگیری
بعد از دو ماه تلاش بالاخره توانستم با مدیرعامل شرکت فروآلیاژ شمال وارد گفتگو شوم، او گفت: فروآلیاژها در بازار ایران بیشتر در صنعت فولادسازی و قطعهسازی استفاده میشود، این دسته از فروآلیاژها به دلیل کمبود سنگ معدنی موردنیاز برای تولید آنها از کشورهای خارجی وارد میشود بهعنوان مثال بخش عمدهای از سنگ معدنی موردنیاز برای تولید فرومنگنز که تولید آن در کشور به ۲۰ یا ۳۰ درصد میرسد از کشورهای ویتنام، استرالیا و تایلند وارد میشود.
محمدتبار بیان کرد: در سالهای اخیر با توجه به وضعیت بازار فولاد، مصرف فروآلیاژها نیز کاهش پیدا کرد و بهویژه شرکتهای تولید فرومنگنز میزان تولید خود را کاهش دادند.
این کارشناس مواد و متالورژی عنوان کرد: فرومنگنز به دو دسته کمکربن و پرکربن تقسیم میشوند که فرومنگنز پرکربن در ایران تولید میشود و از مصرف بالایی برخوردار است اما سرمایهگذاری و فناوری لازم برای تولید فرومنگنز در ایران وجود ندارد.
محمدتبار افزود: موانع زیادی در مسیر تولید وجود دارد و باید برای تولید و سرمایهگذاری فروآلیاژها حمایتهای لازم انجام شود درواقع باید حمایتهای مادی، معدنی و لجستیکی برای تولید و همچنین بازار مصرف آنها در داخل و خارج وجود داشته باشد.
وی درباره واردات تجهیزات نیز گفت: تمام تجهیزاتی که در این صنعت مورد استفاده قرار میگیرد وارداتی است یعنی ۸۰ درصد وسایل مورد نیاز وارد میشود، به همین دلیل قیمت تمام شده محصولات بالا میرود در نتیجه نمیتوانیم با سایر کشورها رقابت کنیم.
او در ادامه همچنین از تعداد کمتر از انگشتان یک دست کارخانههای فرومنگنز و سیلیکومنگز در کشور هم صحبت به میان آورد و افزود: این تعداد کارخانه نمیتوانند نیاز کشور را تأمین کنند، ازاینرو چارهای نداریم جز واردات.
مجتمع فرومنگز خراسان رضوی
در هاله از ابهام
سال ۹۷ یک خبر پرطمطراق با عنوان «احداث و راهاندازی مجتمع فولاد فرآوری فرومنگنز با حضور سرمایهگذار چینی و صرف هزینهای بالغبر ۸۰ میلیارد تومان در روستای چاه سوخته ششتمد خراسان رضوی» مسئولان کشوری و استانی را برای کلنگ زنی به غرب خراسان رضوی کشاند.
در مراسم کلنگ زنی آن اعلام شد؛ با بهرهبرداری از این طرح، زمینه برای اشتغال ۲۰۰ نفر بهصورت مستقیم و ۵۰۰ نفر بهصورت غیرمستقیم ایجاد میشود، اما حالا بعد از گذشت سه سال، نهتنها کورسوی رونق تولید را شعلهورتر نکرد که از آن اکنون ـ تنها ـ یک زمین و یک چهاردیواری به ثمر نشسته است.
به چاه سوخته ششتمد میروم، از نگهبان این مجتمع درباره علت تعطیلی میپرسم، میگوید: چند سال قبل آمدند، دیوارکشی کردند و سرمایهگذار هم رفت و از آنهم دیگر خبری نشد. گویا آنطور که سرمایهگذار به مدیران این مجتمع گفته، علت تعطیلی ویروس کرونا بوده وگرنه آنها مشکلی برای حضور نداشتهاند.
شماره سرمایهگذار را پیدا و با او تماس میگیرم، او هم حرف نگهبان را تکرار میکند: کرونا اجازه نداد ما برای احداث به آنجا بیاییم، اما مشکلاتی هم در روندهای قانونی داریم که فعلاً صلاح نمیدانم در مورد آن صحبت کنم. گویا قرار بوده نمایندگان سبزوار مشکل را حل کنند که فعلاً به نتیجه نرسیده است.
اما یکی از مدیران ارشد این حوزه که نخواست نامی از وی برده شود، در این رابطه گفت: موضوعی که سرمایهگذار چینی برای عدم حضور و آغاز بهکار به خاطر شرایط کرونا مطرح میکند خلاف واقع است، از همان ابتدا که قرار شد این مجتمع در غرب خراسان رضوی احداث شود، در جلسات کارگروه که با حضور نمایندگان وقت و مدیران ارشد شهرستان برگزار میشد، بارها از سوی کارشناسان صنعت و معدن تأکید میشد که احداث این مجتمع کار کارشناسی نیست، چراکه این مجتمع در دام تأمین مواد اولیه خواهد افتاد.
وی با بیان اینکه منگنز گنجی است نهان در دل معادن ایران، تأکید کرد: در منطقه سبزوار ۲۵ معدن منگنز وجود دارد که متأسفانه تنها ۶ معدن فعال هستند و همه معادن به دلیل نرسیدن به مرحله استخراج این ماده معدنی کمیاب و البته ارزشمند تعطیل یا نیمه تعطیل شدهاند.
این منبع آگاه تصریح کرد: زمانی که سرمایهگذار چینی با صحبتهای نمایندگان و مدیران، حاضر به احداث مجتمع فرومنگنز شده بود ما اعلام کردیم که امروز اگر ماده را تأمین کند، اما قطعاً برای فردا به مشکل اصلی تأمین مواد خواهد خورد. در این راستا این سرمایهگذار در بردسکن نیز فعالیت معدنی را آغاز کرد اما بعد از دو سال کار را رها کرد و رفت.
مافیا در سبزوار
از این منبع آگاه در مورد دستهای پشت پرده و مافیایی که نبض منگنز، فرومنگنز و فروسیلیکو منگنز را هر روز کند و کندتر میکنند، سؤال میکنم. او نیز حضور این افراد را تأیید میکند و میگوید: پنج، شش نفری هستند که نبض فرومنگنز در دستان آنهاست! آنها وارد کننده هستند و تولیدکنندههایی که نمیخواهند شیرینی رونق تولید به کام ما باشد، چون سودهای عجیب و غریبی در این حوزه رد و بدل میشود و شاید افراد کمی باشند که به خاطر منافع ملی از منافع شخصی چشمپوشی کنند.
به او ماجرای معدن چشمهسنگ را میگویم و مشخصات آن افرادی که علیرغم هماهنگیها، ما را به درون معدن راه ندادند. او بلافاصله میگوید: این معدن یکی از بهترین معدنهای منگنز سبزوار است و صاحب آن معدن فردی کاملاً کاربلد و متخصص در حوزه منگنز، اما آن افرادی که آن روز با شما آن برخورد را کردهاند یکی از آن مافیا و دلالانی بوده که در غیاب صاحب معدن مشغول به خرید و فروش بوده و اصلاً هم ارتباطی با آن معدن نداشته است.
او میگوید: در سبزوار دو فرد هستند که مافیا و یا بهتر بگویم دلال هستند که حال ناکوکی را برای منگنز ما رقم زدهاند، یکی از این افراد شرکتی را در تهران به ثبت رسانده که کسی حتی از نام و نشان شرکت و محدوده فعالیتش هم خبر ندارد! در و به خاطر همین ما هم نتوانستهایم تاکنون کاری که باید را انجام دهیم.
برنامهها روی میز نباشد
در ادامه گزارش، مدیرعامل شرکت فروآلیاژ شمال گفت: اگر کشور طبق برنامه چشمانداز ۱۴۰۴ پیش برود و میزان تولید فولاد کشور به ۵۵ میلیون تن در سال برسد، بهزودی به ۵۰۰ هزار تن فرومنگنز و فروسیلیکومنگنز نیاز خواهد داشت و پرسش اینجاست که کشور این میزان از فروآلیاژ مورد صنعت فولاد را از چه منابعی تأمین خواهد کرد؟
محمدتبار ادامه داد: تأمین این میزان از فروسیلیکومنگنز و فرومنگنز نهتنها نیازمند دوام آوردن شرکتهای تولیدی موجود در این حوزه است بلکه به توسعه و پیشرفت این صنعت احتیاج دارد ولی متأسفانه وضعیت ما امروز به سمت رشد نیست و با معضلی به نام واردات، همواره این صنعت را در مواجه با نابودی قرار دادهایم.
او همچنین با بیان اینکه قیمت محصول داخلی ما ۱۰ درصد بیش از نمونه وارداتی است، گفت: اما این اختلاف قیمت را با اختلاف دو برابری قیمت فولاد مقایسه کنید؛ این در شرایطی است که صنعت فولاد ما برق و گاز و سنگآهن را با پایینترین قیمت دریافت میکنند.
این کارشناس مواد و متالورژی در ادامه افزود: بازار کشور در حوزه فروسیلیکومنگنز و فرومنگنز هیچوقت در اختیار تولیدکننده داخلی نبوده درحالیکه ما اگر تنها ۱۰ درصد بازار فروش دولتی را در اختیار داشتیم تا امروز شاید بالای ۱۰۰ هزار تن ظرفیت تولید در کشور ایجاد کرده بودیم.
دولتها همواره درباره حمایت از تولید داخلی صحبت میکنند ولی در عمل اتفاق مثبتی در این حوزه رخ نداده است. دولت بهراحتی به واردکننده ـ آنهم با تعرفه دولتی ـ مجوز واردات ۲۰۰ میلیون دلاری میدهد درحالیکه واردات دارو هم با این ارز بهراحتی امکانپذیر نیست! ما این موضوع را حتی با مجلس نیز در میان گذاشتهایم اما تا امروز نتیجهای در بر نداشته است.
وزارت صمت و خانه معدن پاسخگو نبودند
تماسهای مکرری با وزارت صمت و خانه معدن ایران برای بررسی زوایای پنهان فرومنگنز و سیلیکو منگنز گرفتم اما متأسفانه به سرانجام نرسید و این سؤال همچنان باقی ماند که چرا با وجود امکان تولید این محصولات در کشور، تا این حد تمایل برای واردات وجود دارد؟ و منفعت آن نصیب چه افرادی میشود.
برچسب ها :سبزوار
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰