نقد، خوب است اما برای همسایه!
سبزواریان: هفتههای اخیر، در منطقه سبزوار، جوی مطالبهگر ایجاد شده که میتوان آن را از چند جهت بررسی کرد. این جو مطالبه گر که در محور آن شخص فرماندار و معاونت استانداری خراسان رضوی قرار دارد از چند بعد قابلبررسی است: ۱. بخشی از این انتقادات مربوط به جو کلی جامعه است. شکست بخشی از
سبزواریان: هفتههای اخیر، در منطقه سبزوار، جوی مطالبهگر ایجاد شده که میتوان آن را از چند جهت بررسی کرد. این جو مطالبه گر که در محور آن شخص فرماندار و معاونت استانداری خراسان رضوی قرار دارد از چند بعد قابلبررسی است:
۱. بخشی از این انتقادات مربوط به جو کلی جامعه است. شکست بخشی از سلایق سیاسی جامعه [بعد از سرمایهگذاری «تمامقد» روی یک نامزد] خوشبختانه نهتنها باعث ایجاد ناامیدی و یأس در میانشان نشد، بلکه با ادامهدار کردن جو انتخابات، باعث شد این بخش جامعه از پوسته محافظهکاری خود خارج شده و دست به مطالبهگری بزنند. در واقع با باز کردن فضای نقد، به قول زیباکلام، شاخهای را بریدند که خود، روی آن نشسته بودند. یک دهه قبل این روش انتقاد از دید همین افراد مذموم بود و نقد صریح و بیپرده مسئولان کشور را به سرعت با برچسبهایی چون سیاهنمایی، عناد، اعتراض و… متهم میکردند. اکنون همان افراد پوستین منتقد پوشیدهاند و این مسئله باعث ایجاد فضای نقد و گفتوگو بهعنوان زمینه آزاداندیشی در کشور شده است. اگر مقایسه کنیم که در زمان تصدیگری سعید جلیلی، چقدر حق داشتیم از هستهای بگوییم و الآن آنها در زمان مسؤولیت دکتر ظریف، چهها میگویند، تفاوت این آزادی بیان را هم درک میکنیم!
۲. به این دلیل که مجموعه این تحرکات و نقدها، محصول شکستهای پیاپی در انتخابات است و از طرفی هنوز شوراهای منتخب مستقر نشدهاند و مجلس نیز هنوز زیر سایه یک گروه انگشتشمار اما جوساز، نتوانسته چهره «امیدِ» خود را نشان دهد، نقطه هدف این انتقادات فعلاً دولت است. طبیعتاً در شهرستانها نماینده عالی دولت یعنی فرماندار هدف تعیین شده و هجمه به سمت او هدایت میشود.
۳. انتقاد از فرماندار و بهتبع آن تمام ادارات و مسئولان نهتنها بد نیست بلکه امر بسیار مبارکی است. به شرط آنکه که انحصار به فرمانداران خاص و منتقدین خاص (!) نداشته باشد؛ یعنی اگر فردا هم ـ مثل دیروز ـ فرمانداری از همفکران آقایان بر صندلی نشست، اینطرف ماجراها هم حق داشته باشد با همین «آزادی» نقد کند. اصلاً چرا راه دوری برویم؟ همین الآن هم اگر همین آزادی بیان را در نقد بعضی ارگانها و جایگاهها که در اختیار تفکر اصولگرایی است، داشته باشیم؛ ما را بس است!
۴. نکته بعد اینکه نقد با حسابرسی فرق دارد! نشانه آنهم «تبعیض» است. وحید جلیلی همین چند روز گذشته در متنی تأثیرگذار نوشت: «هی میگوییم دولت فلان کار را میکند؛ فلان خطاها در آن وجود دارد! بله، وجود دارد. خوب آیا قوه قضائیه خیلی پاک است؟ چرا یکدهم نقدهایی که ما به قوه مجریه داریم به قوه قضائیه نداریم؟ سه دوره مجلس دست شما بود. دوازده سال کم زمانی است؟ دوازده سال … آیا سازمان تبلیغات اسلامی واقعاً دارد درست عمل میکند؟ و بسیاری از نهادهای دیگر. اینها دیگر هیچ اشکالی در کارشان نیست؟ دخالتهای بیوجه و مفسدانه در انتخابات نمیکنند؟ این صداوسیما با بیست شبکه شبانهروزی بیستوپنج سال است دست اصولگراهاست! چند میگیرد در تطبیق با آرمانهای انقلاب؟ ده میگیرد؟ پنج میگیرد؟» سؤال اینجاست که آیا منتقدان آقای فرماندار، دیگر بخشها را هم با همین صراحت لهجه نقد میکنند؟ قطعاً آنان به چنین نتیجهای نرسیدهاند که نهادهای چون شهرداری، آموزشوپرورش، نمایندهها و… بیعیبونقص هستند! اما بخشی از ماجرا اینجاست که بعضی مسئولان که از حضور احمد برادران در جایگاه فرماندار ناراضی هستند و گاهی منافعشان و اوامرشان ـ به خاطر آنکه با اهداف کلان و جزء دولت سازگار نیست ـ دنبال حسابرسی و خلع فرماندار هستند و از طرق مختلف و با تأمین مالی و معنوی، منتقدین را قانع میکنند تا همه مسئولان و جایگاهها را فراموش کرده و تمام اهتمامشان را بر نقد فرماندار متمرکز کنند!
۵. اینها به معنی این نیست که فرماندار سبزوار جای نقد ندارد. باقی ماندن بعضی از مخالفان افراطیِ سیاستهای دولت تدبیر و امید در پست مسؤولیت بعضی ادارات، نهادها و خبرگزاریهای وابسته به دولت، نشان از ضعفهایی است که نیاز به نقد دارد. در سطح کشوری، وزارت کشور به دلیل نحوه انتصاب و مدیریت فرماندارها و استاندارها مورد نقد است! اما فرمانداری سبزوار جزء معدود فرماندارانی است که راستای فعالیت و بنیاد عملکردش بهاندازه راضیکنندهای همراه دولت است و فقط در بعضی موضعهای خاص نیاز به نقد و اصلاح دارد.
۶. نقدهای اصولگرایان و اعضای جبهه پایداری به فرماندار، قابلدرک است و میتوان آن را در مجموع «تقلاهای بعد از شکست» محسوب کرد، اما چرا در سبزوار شاخهای از یک اصلاحطلبان هم اینچنین علیه فرماندار قد علم کردهاند؟ البته تفکر اصلاحطلبی از مسئولان تابو نمیسازد و لازم است خودمان اولین منتقدان همفکرانمان باشیم، اما پرسش اینجاست که چرا فقط فرماندار؟ پاسخ در دو نکته نهفته است: اول اینکه این افراد «جریان» یا «شاخه»ای از اصلاحطلبی محسوب نمیشوند و تعدادشان عملاً به انگشتان یک دست هم نمیرسد! فقط به بلندگو دست یافتهاند و بهاصطلاح سبزواریهای خودمان «پر سروصدا» هستند! ثانیاً وابستگی عملی آنها به نماینده مجلسِ مخالف دولت، واضح و مشخص است و در جریان انتخابات هم همین تعداد انگشتشمار سعی کردند در ساختار ستاد دکتر روحانی تفرقه ایجاد کنند و البته در یک مقطع ایجاد کردند ـ که اصلاح شدند! ـ پس حالا نیز…
۷. حرف آخر اینکه اگر حتی حرف غلطی میزنیم، حداقل «حرف خودمان» را بزنیم! نقد هم اگر داریم نقد کنیم! همه قابل نقد هستند چون انساناند و انسان ظرفیت خطا دارد! فقط نیروی پیادهنظام کسی نشویم که با نواخته شدن در شیپور جنگ، عامل تفرقه شویم و بتازیم به سمت هدف تعیینشده توسط فلان مسئول!
برچسب ها :احمد برادران ، اسلایدر ، دولت تدبیر و امید ، سیاهنمایی ، علی ششتمدی ، فرماندار ، نقد
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰