ﺑﮕﺬﺍﺭ ﺍﯾﻦ ﺳﺎل های ﺣﺮﺍﻡ ﺑﮕﺬﺭﺩ…

ﺑﮕﺬﺍﺭ ﺍﯾﻦ ﺳﺎل های ﺣﺮﺍﻡ ﺑﮕﺬﺭﺩ…

ﺩﺭ ﻗﺒﺎﯾﻞ ﻋﺮﺏ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺟﻨﮓ ﺑﻮﺩ، ﺍﻣﺎ ﻣﮑﻪ “ﺯﻣﯿﻦِ ﺣﺮﺍﻡ” ﺑﻮﺩ ﻭ ﺭﺟﺐ، ﺫﯼ ﺍﻟﻘﻌﺪﻩ، ﺫﯼ ﺍﻟﺤﺠﻪ ﻭ ﻣﺤﺮﻡ “ﺯﻣﺎﻥ ﺣﺮﺍﻡ”؛ ﯾﻌﻨﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺟﻨﮓ ﺣﺮﺍﻡ ﺍﺳﺖ. ﺩﻭ ﻗﺒﯿﻠﻪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻣﯽ ﺟﻨﮕﯿﺪﻧﺪ، ﺗﺎ ﻭﺍﺭﺩ ﻣﺎﻩِ ﺣﺮﺍﻡ ﻣﯽ ﺷﺪﻧﺪ، ﺟﻨﮓ ﺭﺍ ﻣﻮﻗﺘﺎً ﺗﻌﻄﯿﻞ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ؛ ﺍﻣﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻧﮑﻪ ﺍﻋﻼﻡ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ

عباس فریاد برآورد: از من بر تو سلام، یا اباعبدالله

عباس فریاد برآورد: از من بر تو سلام، یا اباعبدالله

عباس بن علی ـ سلام خدا بر او و پدرش باد ـ باری دیگر به نزدیک حسین شد تا اذن قتال بگیرد. حسین گفت: «ای برادر، تو سالار و پرچمدار سپاهی.» عباس گفت: «از زندگی سیر آمده‌ام. سینه‌ام دیگر پذیرای این‌مایه غم نیست. رخصتی ده تا قصاص خون‌مان را از این گروه منافق بستانم.» حسین

حسین وارث آدم…

حسین وارث آدم…

و اکنون حسین (ع) با همه هستی‌اش آمده است تا در محکمه تاریخ، در کنار فرات شهادت بدهد: شهادت بدهد به سود همه مظلومان تاریخ. شهادت بدهد به نفع محکومان این جلاد حاکم بر تاریخ. شهادت بدهد که چگونه این جلاد ضحاک، مغز جوانان را در طول تاریخ می‌خورده است. با علی اکبر (ع) شهادت بدهد!

تلظّی

تلظّی

تقدیم به عزیز بابا، حضرت علی اصغر (ع) الحمدالله برف سنگین و پرباری باریده، هوا هم یکباره سرد شده بود، رانندگی خیلی آزار دهنده، برف پاکن هم ناز می‌کرد ، یکی در میون کار می‌کرد. به زحمت جای پارکی پیدا کردم و پس از کلی تقلا و با توکل، قفل فرمون را به شترم بستم. در را

بودجه بزرگداشت استاد ماستیانی در هاله از ابهام یا هاله ای از حساب بانکی

بودجه بزرگداشت استاد ماستیانی در هاله از ابهام یا هاله ای از حساب بانکی

سال گذشته یکی از موسسات فرهنگی شهر با همراهی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی سبزوار اقدام به جذب ۴۰۰ میلیون ریال بودجه در جهت برگزاری جشنواره شهدای قرآنی و برگزاری مراسم بزرگداشت استاد ماستیانی کرد. و حال که قریب به ۱۱ ماه از تامین اعتبار آن می گذرد خبر می رسد که تنها ۱۶۰ میلیون

عوامل سقوط قاجار و به قدرت رسیدن رضاخان

عوامل سقوط قاجار و به قدرت رسیدن رضاخان

حسین قدرتی – سبزواریان.کام: ناصرالدین شاه قاجار کشوری را که تا مغز استخوان فساد گرفته بود و هر پاره‌اش به عنوان امتیاز در اختیار یکی از اجانب بود، با یک مشت رجال بی‌اطلاع و خائن به جانشین خود مظفرالدین شاه، آن «طفل مسن و بچه مدرسه دوازده ساله بهانه گیر» که از رعد و برق

تدارکات یا ندارکات!

تدارکات یا ندارکات!

تقدیم به آقا زهیر تدارکات یا ندارکات! نام واحدی از ارکان لشگر بود. کارش پشتیبانی یگان های لشگر بود، از بند پوتین گرفته تا گلوله کاتیوشا. و افرادی که در این واحد خدمت می کردند سخت زحمتکش و فعال بودند و به نوعی ریش همه بچه های لشگر دست ایشان گیر بود. البته این دوستان تدارکاتی آنقدر