آخرین فرصتها
مطالبی چون «زمستان سخت اروپا» که روزگاری عنوان تئوریِ آنها بود، حالا دستاویزِ جوکها و مضحکهها شده…
روزهای گذشته، سعید جلیلی مهمانِ سبزواریها بود. جلیلی نمادِ جریانی است که با تئوریپردازی در مورد نظم نوین جهانی و فروپاشی قدرت غرب در جهان، مسیری جدید در سیاستِ خارجیِ جمهوری اسلامی تعریف کردند و در دو سال استقرار دولت رئیسی نیز، علی باقری دستیار جلیلی مسئول انجام گفتوگوهای ایران در احیای برجام بود که عملاً بینتیجه ماند.
جریانِ سیاسیِ طرفدارِ جلیلی که مدعیِ گفتمان و رویکردِ جدیدی در جهان هستند ـ آن هم خارج از چهارچوبِ سیاست و علمِ موجود ـ تئوریهایی داشتند مبنی بر آلوده بودن تصمیمهای سیاسیِ قدرتهای جهان به منافع لیبرالیسم و بعضی سخنگوهای آنها چون رائفیپور، مدام از اختاپوسی چنبره زده بر جهان روایت میکردند که لژهای مخفی داشت و در همین کشورِ خودمان کلی از شخصیتهای سیاسی و سرمایههای اجتماعی را به این شبکۀ مخفی ارتباط میدادند. دقیقاً شبیه یک فیلم سینماییِ هالیوودی که در آن یک ابرقهرمان، با شبکهای مخفی و گسترده مبارزه میکند و در پایان جهان را پر از عدل و داد میکند!
اعضای این جریانِ فکری (البته اگر بتوانیم این تئوریهای توطئه و این روایتهای متوهمانه را تفکر قلمداد کنیم) همیشه بهانه داشتند که از قدرت بیرون بودهاند و تمام ناکارآمدیهای داخل کشور را به اتصال شخصیتهای سیاسی با همان شبکههای فاسد مرتبط میدیدند. آنها بهجز یکی دو شخصیت، در مورد تمام شخصیتهای مهم پس از انقلاب، سناریو ساخته بودند و عجیب بود که چطور به انقلابی اینچنین، معتقد بودند و حتی خود را جوانان انقلابی میدانستند! در این سالها اما، بهواسطۀ سه انتخابات مجلس، ریاستجمهوری و شورای شهر، این افراد متصدی تقریباً تمام امور اجرایی و تصمیمگیری شدند و به آنها راه یافتند. بعضی از آنها مشاور و معاون شدند و بعضی هم مدیر، نماینده و شهردار.
عمرِ مجلس رو به اتمام است و دورۀ شورا و دولتشان به نیمه رسیده، حال مردم میتوانند قضاوت کنند محصول آن تئوریهای عجیبوغریب در عمل چیست؟ در سطحِ محلی و ملی میتوانند میزانِ کارآمدیِ مدیرانی را که با چنین جهانبینی بر کرسیهای قدرت نشستهاند، ارزیابی کنند. وضعیت مذاکرات و روابط بینالملل نیز که واضح و مشخص است: روسیه و چینی که قرار بود قدرتهای جدید جهان باشند و آقایان معتقد بودند بهجای مذاکره با غرب میتوان به اینان نزدیک شد، هر روز یک قرارداد را امضا میکنند تا نشان دهند حتی تمامیت ارضی ما را به رسمیت نمیشناسند چه برسد به این جهانبینی عجیبوغریب را!
جلیلی و پیروانش که روزی کشور را به انتظار «زمستان سخت اروپا» نگاه داشتند و روزی به امید فروپاشی هژمونی ایالاتمتحده چشم به تحولاتِ جهان دوخته بودند، حالا کارنامهای ارائه دادهاند که جای صحبت و سخنرانی برای آنها نگذاشته! حالا در سخنرانیها بروند از کدام لیبرال و اصلاحطلبی بد بگویند؟ همهچیز دست خودشان است و خودشان در همهچیز ماندهاند!
مطالبی چون «زمستان سخت اروپا» که روزگاری عنوان تئوریِ آنها بود، حالا دستاویزِ جوکها و مضحکهها شده! در شرایطی که از مجلسشان یک سال باقی مانده و از دولتشان دو سال، این جریان سیاسی میخواهد با چه کارنامه و دستاوردی، به همان طرفداران دوآتشۀ خود پاسخ بدهد؟
وقتشان تمام شده و اگر میخواهند تصمیمی بگیرند یا کاری بکنند این ماهها، آخرین فرصتشان است.
برچسب ها :دولت ، سبزوار ، سعید جلیلی ، علی باقری کنی ، مجلس
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰