انشاءالله گربه است!
مدتی بود بعضی از مخاطبان لطف داشتند و انتقادهایشان را در قالب پیام برای ما ارسال میکردند و گاهی
مدتی بود بعضی از مخاطبان لطف داشتند و انتقادهایشان را در قالب پیام برای ما ارسال میکردند و گاهی به دلیل شباهتِ بعضی از این انتقادها، پاسخهای تکراری را برای آنها توضیح میدادیم. تصمیم داشتم مطلبی بنویسم تا بهصورت کلی، پاسخگویِ آن دسته از مخاطبانِ عزیزی باشیم که چنین دغدغهای در مورد مطالب و محتوای سبزواریان دارند.
به رسم چند مطلبِ اخیر که از گویش سبزواری در آنها نقل کردیم، به نظرم رسید بهترین توضیح برای این پاسخ، استفاده از اصطلاحی سبزواری است که داستانی جالب پشت آن است: «انشاءالله گربه است»!
داستان ازاینقرار است که فردی (در گذشتۀ دور و دارای شبهای بدون برق و چراغ، پر از ترس و در خانهباغهای جدا از هم) صدای حیوانی را پشت خانهاش میشنود. میترسد و خوابش نمیبرد. برای دفاع از اهلوعیال، چوبی برمیدارد و تصمیم میگیرد از خانه خارج شود و آن حیوان را دور کند. وقتی میخواهد بیرون برود، از تاریکی و صدای زوزه حیوانِ ناشناس میترسد. باز برمیگردد. دوباره خوابش نمیبرد و در ذهن خود گرگ، شغال یا حتی پلنگی را اطراف باغ و خانه تصور میکند. بعد از چند بار اراده کردن برای خارج شدن از خانه، عاقبت ترس بر او غلبه میکند. تصمیم میگیرد بیاعتنا به صدای ترسناک، بخوابد و به اهالی خانه میگوید تا بخوابند: «انشاءالله گربه است».
این اصطلاح برای زمانی است که فرد میخواهد از تصمیمها و اقدامات سخت ـ اما لازم ـ فرار کند و دنبال بهانه میگردد. او خودش را دلگرمی میدهد که این صدا ممکن است صدایِ گربه باشد، بنابراین با ترس میخوابد درحالیکه خانوادۀ او در محاصرۀ خطرِ یک حیوان درنده قرار دارند.
ما در رسانۀ خودمان، تصمیم نداریم چنین رویهای داشته باشیم. ما اگر باشیم، سعی میکنیم در چهارچوب قوانین و با رعایت هنجارهای عمومی، گفتمانی انتقادی داشته باشیم. مشکلات و مطالبات را بیان کنیم و نترسیم از اینکه منافع شخصیِ خودمان به دلیل این زبانِ انتقادی از میان برود. صدالبته قوانین برای ما حجت هستند و در یک جامعۀ متمدن، رسانه بهعنوان یکی از ارکان تمدن نباید از قانون تمرّد کند. طبق قانونِ اساسیِ کشور ما انتقاد و حتی اعتراض به رسمیت شناخته شده است و معتقدان به جمهوری اسلامی ایران نیز طبیعتاً نمیتوانند توقعات فراقانونی از کسی داشته باشند.
بعضی از مخاطبان گرامی دغدغه داشتند که مطالب انتقادی، شکل سیاهنمایی دارند، اما واقعیت آن است که ناکارآمدی و ضعفهای دستگاهها، عامل ایجاد این سیاهنمایی بودهاند نه رسانههای منتقد. رسانههای منتقد، اتفاقاً میتوانند با کاهش ناکارآمدی، ایجاد امید کنند. البته بخشِ زیادی از مردم اصلاً با رسانههای ما کاری ندارند، آنها در زندگیِ روزمرۀ خود این ناکارآمدی را مشاهده میکنند و واقعیت آن است که فضای سیاهی که در ذهن آنها ایجاد شده، متأثر از رسانه نیست. مگر در میان حدود یکمیلیون نفر جمعیت ساکن و مهاجرِ منطقۀ ما، چند نفر سبزواریان را میخوانند که ما بتوانیم عامل سیاهنمایی باشیم؟
واقعیت تلخ این است که دولت، مجلس و بسیاری از نهادها، برخلاف وعدههای رنگین و زیبایی که به مردم دادهاند، در عمل نتوانستهاند حتی امور روزمرۀ مردم را از موانع و مشکلات نجات دهند و مردم در زندگیِ عادیِ خود نیز دچار مشکلاتی شدهاند. صدالبته از تصمیمهای مهم و اصلاحگرِ همین دولت و مجلس نیز حمایت میکنیم ولی طبیعتاً در مقابل این حجم از مشکلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، نیز در مقابل تصمیمهای غلطی چون صیانت از فضای مجازی، تنش در روابط بینالملل و بسیاری تصمیمات مسئولان محلی، نمیتوانیم بدون هیچ نقد و مطالبهای، فقط تعریف و تمجید کنیم!
در همین سبزوار و شهرستانهای منطقه، نزدیک به ۳۰۰ دستگاه دولتی یا وابسته به بودجۀ عمومی مشغول فعالیتاند و تمام مدیران و روابطعمومی دستگاهها، مدام در حالِ ارائۀ گزارشکار و دستاورد هستند. اگر قرار است ما هم طوطیوار همان مطالب را تکرار کنیم پس چه نیازی اصلاً به ما هست؟ مجلۀ اینترنتیِ سبزواریان با هدف کسبِ درآمد فعالیت نمیکند بنابراین دنبال دریافت آگهیِ تبلیغات از اشخاص و دستگاهها نیستیم، روابطعمومی و کارمندِ هیچ دستگاه یا حزب و جناحی هم نیستیم، بنابراین میتوانیم در میان این همه صدایِ مشغولِ تعریف و تمجید، جزء معدود صداهای منتقد و مطالبهگر باشیم. خوشبختانه در غرب خراسان رضوی، رسانههای محلی قوی مانند سبزوارفوری، عصر سبزوار، اخبار سربداران، شبهای جوین، آوای فرید، بصیرتِ خوشاب، سلام جغتای، شاهدان کویر، سرخطِ روداب و تعدادی دیگر (که متأسفانه بعضی هنوز مجوز نگرفتهاند) روندِ مناسبی از مطالبهگری را پی گرفتهاند.
بعضی از مخاطبان گرامی نیز، دغدغۀ «سیاسی بودن» و «جهتگیری» رسانه را داشتهاند و از ما خواستهاند، رسانهای «بیطرف» باشیم. پرسش سادهای که من از این بزرگواران پرسیدهام این بوده که «یک رسانۀ بیطرف مثال بزنید!» و تا کنون کسی در جواب من حتی یک مثال نتوانسته بیاورد! واقعیت این است که رسانۀ بیطرف وجود ندارد، به تعبیر بهتر اصلاً انسانِ بیطرف وجود ندارد! از فارس، تسنیم، خبرآنلاین، ایسنا، ایرنا گرفته تا عصر ایران، مثلث، صدا تا بیبیسی، ایراناینترنشنال، دویچهوله و یورونیوز، همگی در سایۀ یک نگاه سیاسی کارِ رسانهای میکنند و به خصوص رسانههایی که در کشور خودمان از بودجۀ عمومی ارتزاق میکنند، متأسفانه در زمان انتخابات بهطرف فلان نامزد غش میکنند تا به ما بفهمانند که بیطرف نیستند! حتی صداوسیما با این بودجۀ کلان که از بیتالمال میگیرد و پسوند «ملی» را یدک میکشد، در موارد مختلف به ما نشان داده که «بیطرف» محسوب نمیشود! پس چطور این بزرگواران از یک سایت محلیِ کوچک که با هزینۀ شخصی اداره میشود توقع «بیطرفی» دارند؟
از طرف دیگر، البته سبزواریان رسانهای «مستقل» است. مستقل به معنای آنکه از نهاد، شخص، حزب یا جناحی دستور نمیگیرد، هزینههایش را از منابع قدرت دریافت نمیکند تا مجبور به وابستگی باشد، جز قانون اساسی و دغدغههای حوزۀ امنیت ملی، به قاموس هیچ گروه یا فردی متعهد نیست و در مجموع، رسانهای است برای ترویج فرهنگِ مطالبهگری، نقد و نشرِ آگاهی.
اگر روزی زمینۀ فعالیتِ صادقانه در راه این هدف، دیگر وجود نداشته باشد، ترجیح خواهیم داد که اصلاً نباشیم تا اینکه به سمت خواستههای شخص یا گروهی، انعطاف نشان دهیم، چرا که رسانه اگر مجری اوامر افرادِ صاحب قدرت باشد، به مخاطبانِ مردمیِ خود خیانت کرده است.
برچسب ها :انتقاد ، سبزوار ، سبزواریان ، مطالبهگری
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰