انواع سوخت چوبی در گویش سبزواری
گویشهای کویر، اسامی متنوعی برای پدیدههای مشابه ایجاد میکنند …
گویشهای کویر، اسامی متنوعی برای پدیدههای مشابه ایجاد میکنند. نمونهٔ جالبی از این مسئله را میشود در اسامی مربوط به سوخت، مشاهده کرد.
اَتِشگیره: خار و خاشاک بسیار نازک یا برگ خشک که برای ابتدای روشن کردن آتش از آن استفاده میکنند. این خاشاک خشک به دلیل نازکی، سریعتر آتش میگیرند و نقشِ آتشزنه دارند.
هِزُم: هرچند ظاهر معنای آن «هیزُم» است ولی، به دامنۀ خاصتری تعلق دارد. هِزم اندکی از خاشاک ضخیمتر است اما هنوز هم نازک محسوب میشود. بوتههای خار مانند «جِملِزگ» یا «غیچ» یا شاخهها درخت گز، نیز هِزُم محسوب میشوند. به خصوص برای گرمای خانهها در قدیم استفاده میشده است.
چوله: تقریباً افتراق معنای خاصی با هِزم ندارد و چوبهای نسبتاً نازک هستند.
چو: همان چوب، در گویش معیار است، اما در لهجۀ محلی، به اندازۀ متعادلی گفته میشود که از هِزم ضخیمتر و از کُنده نازکتر است.
کُنده: چوبهای کلفت و ضخیم هستند که برای آتشهای طولانیمدت یا تهیۀ زغال برای طبخ غذا استفاده میشدند. شاخههای زخیم تاق و درختهایی چون گردو، بادام و آلو کنده محسوب میشوند.
تِنه: کُندههای خاصی هستند که در واقع تنۀ کامل یک درخت و قسمت پایین آن هستند.
برچسب ها :سبزوار ، گویش سبزوار ، گویش محلی سبزواری ، گویش های محلی
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰