تاریخ انتشار : چهارشنبه 21 مرداد 1394 - 18:16
-

بابا – آب – نداریم…

سبزواریان – فرهاد ترابی: وقتی قرار شد در مورد آب یادداشتی بنویسم از خودم خجالت کشیدم. شرم کردم از وجود بی‌مانندی که من و ما هیچ‌وقت هوایش را نداشته‌ایم. یاد زمانی افتادم که در همین سبزوار کویری و تشنه وقتی زیر دوش آب می‌رفتیم، می‌زدیم زیر آواز و ابوعطا می‌خواندیم و آب هم مویه‌کنان می‌رفت

farhad-torabi02سبزواریان – فرهاد ترابی: وقتی قرار شد در مورد آب یادداشتی بنویسم از خودم خجالت کشیدم. شرم کردم از وجود بی‌مانندی که من و ما هیچ‌وقت هوایش را نداشته‌ایم. یاد زمانی افتادم که در همین سبزوار کویری و تشنه وقتی زیر دوش آب می‌رفتیم، می‌زدیم زیر آواز و ابوعطا می‌خواندیم و آب هم مویه‌کنان می‌رفت و تبدیل به فاضلاب می‌شد؛ و ما حواسمان نبود آنکه هنگام سربالا رفتن آب ابوعطا می‌خواند قورباغه است و ما انسانیم و این آب هم در سراشیب نیستی و تباهی است.

حکایت رطب‌خورده و منع رطب است. مثل‌اینکه حمید رسایی نماینده دلواپس عشق فرنگ، در خنکای دلپذیر هلسینکی فنلاند بنشیند و در مورد توافق وین ان‌قلت کند و تیم هسته‌ای را به رعایت مصالح ملی رهنمون شود و توقع داشته باشد کسی در نیت پاک و صادقانه‌اش هیچ شک و شبهه‌ای نداشته باشد!

چند روزی که نفس آب سبزوار به شماره افتاده بود و در جای‌جای شهر مردم «دبه» به دست دنبال تانکرهای آب، می‌دویدند و گرما، کولرهای آبی بی‌آب را در آستانه مرگ قرار داده بود؛ مجبور بودم از حیاط خانه، آبی به لبان تشنه کولر در پشت‌بام تفتیده برسانم. وقتی کولر گلویی تازه کرد، لختی درنگ کرده و از آن بلندی به شهر نگاه کردم. پشتم لرزید وقتی تصور کردم اگر ده روز متوالی آب این شهر قطع باشد و هیچ امیدی هم به احیای آن نباشد؛ چه اتفاق وحشتناکی در این خطه رقم می‌خورد.

تشنگی شوخی‌بردار نیست. به امید و وعده و انشا الله پیگیر هستیم و نامه‌اش را زده‌ایم و منتظر استعلام هستیم و فردا ابلاغ می‌کنیم، هم برطرف نمی‌شود. تشنگی می‌تواند تبدیل به خطرناک‌ترین و پیچیده‌ترین معضل امنیتی شود.

bohran-ab01تصور بفرمایید دهمین روزاست که آب شهر قطع شده و قطره‌ای آب در خانه‌ها پیدا نمی‌شود. از گوشه و کنار شهر خبر می‌رسد که هر بطری آب‌معدنی اصلی تا پنجاه‌هزار تومان به فروش می‌رسد. آب‌معدنی‌های قلابی که گاهی از آب غیر شرب تهیه شده و بسیار خطرناک است به‌وفور در سطح شهر دیده می‌شود.

عده‌ای سودجو آب‌معدنی‌ها را از بازار جمع‌آوری کرده‌اند تا در صورت بحرانی‌تر شدن اوضاع آن را باقیمت‌های گزاف به فروش برسانند. بوی بد دستشویی‌ها و چهره زشت آن‌ها، خاطر تشنگان را بیش از همه‌چیز مکدر می‌کند.

دانشگاه علوم پزشکی نسبت به مصرف آب‌های مشکوک از سوی همشهریان مدام تذکر می‌دهد. به علت گرمای بیش‌ازحد هوا و ازکارافتادن کولرهای آبی، تمام ادارات دولتی در حالت نیمه تعطیل قرار دارد و مردم تشنه سر به کوه و بیابان گذاشته‌اند. هجوم مردم به روستاهای اطراف باعث به وجود آمدن معضلات بی‌شماری شده است.

در ورودی هر روستا ایست و بازرسی تعبیه شده تا فقط کسانی را به روستا راه بدهند که زادگاهشان آنجا باشد. مصرف بی‌رویه آب قنات‌ها، کاریزهای نیمه‌جان را یکی‌یکی به کام مرگ کشانده است. درگیری‌های زیادی بین روستاهای هم‌جوار که از قنات‌های مشترک بهره‌برداری می‌کنند گزارش شده است.

و روز پیش رئیس اداره آب و فاضلاب استعفا داده و در متن آن نوشته است: وقتی آب نیست من مسئول چی باشم آخه! شهردار در جلسه مدیریت بحران است که گوشی‌اش برای چندمین بار با آهنگ محزونی به صدا درمی‌آید. رئیس آرامستان‌ها پشت خط است و از تمام شدن آخرین ذخیره آب می‌گوید و میتی که روی سنگ غسالخانه با سروصورت کف مالی شده منتظر اتمام کار است.

شهردار دستور تیمم میت را صادر می‌کند و می‌گوید آقایان کاری بکنید!

شما به‌جای شهردار و فرماندار و بقیه‌ی مسئولان حاضر در کمیته بحران! واقعاً چه می‌توانیم بکنیم؟

یادداشتم را با توصیه دل‌نشین رامبد جوان در برنامه خندوانه به پایان می‌برم: بیایید روزی یک قطره آب کمتر مصرف کنیم…

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 1 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۱
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
آشنا یکشنبه , ۲۵ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۶:۰۶

این عکس بچگی فرهاد ترابی کنار قنات سررود است!!!!!

نظرات بسته شده است.