دیدگاه‌ها برای خودمان را دست‌کم نگیریم بسته هستند
تاریخ انتشار : سه شنبه 2 آبان 1402 - 13:14
-

خودمان را دست‌کم نگیریم

دوستی می‌گفت: حتی در شهری مثلِ سبزوار با ۲۴۰ هزار نفر جمعیت، اگر یک تشکّلِ قانونی با ۱۰ نفر فعّال مشغولِ کار باشد، درصورتی‌که آن افراد نیروهایِ هیچ قدرتی نباشند و ضعفی برای باج دادن نداشته باشند، همان ۱۰ نفر می‌توانند هر کاری را به نتیجه برسانند!

یکی از جذاب‌ترین بخش‌های شغلِ خبرنگاری، پیگیریِ امورِ مردم است، آن زمان که به‌صورت یک مطالبۀ جمعی یا فردی به نتیجه می‌نشیند. وقتی کارِ یک شهروند در نهاد یا اداره‌ای گره می‌خورد و تو به‌عنوان خبرنگار از دسترسی‌هایت به مسئولان استفاده می‌کنی تا حقِ قانونیِ یک نفر یا جمع به آن‌ها اعطا شود، احساس مفید بودن می‌کنی! وقتی یک مسئول یا کارمند، از جایگاهِ خود برای قلدری یا زورگویی استفاده می‌کند یا در کارِ خود ناتوان است و نمی‌تواند امورِ مردم را به نتیجه برساند، قدرتِ قلم و رسانه به کار می‌آید و کار را به نتیجه می‌رساند!

روزی که آب، برق یا گازِ یک روستا وصل می‌شود، کارمندی فاسد عقوبت می‌شود، دستگاهی عظیم از شبکۀ فساد زیر تیغِ بازرسی می‌رود، مدیری زورگو تن به قانون می‌دهد، پیرمردی روستایی خوشحال حقش را می‌گیرد و بازمی‌گردد و … روزِ خوشبختیِ یک خبرنگار است که توانسته از قدرتِ رسانه برای تحقق یک مطالبه سود بجوید!

اما واقعاً قدرتِ یک خبرنگار از کجا نشئت گرفته است؟ چرا یک مسئول، مدیر یا فردی ثروتمند باید از رسانه بترسد؟ واقعیت این است که قدرتِ رسانه در «افکار عمومی» ریشه دارد! افکارِ عمومی یعنی نگاهی که یک جمع به آن مدیر، مسئول، نهاد یا مجموعه دارد! از این نگاه می‌ترسند، چرا که در یک پدیدۀ فرگشتی، نگاهِ جامعه می‌تواند بقا یا مرگ ما را تعیین کند! این یک مسئولِ حتی محلی، حس کند در میانِ مردم جایگاه یا قدرتی ندارد، او را نابود می‌کند!

فقط رسانه نیست که چنین قدرتی دارد بلکه هر نهاد، سمن یا مجموعۀ مردمی از چنین قدرتی برخوردار است اما متأسفانه در طوفانِ اخبارِ تلخِ روزمره، عمومِ شهروندان دچار انفعال شده‌اند! بخشی از مردم، تصور می‌کنند که در مورد محیطِ اطرافشان هیچ‌کاره‌اند، بخشی دل به تصمیم‌های «بزرگ‌ترها» سپرده‌اند و بعضی در انتظارِ روزی نشسته‌اند که بر اثرِ یک اتفاقِ بزرگ «همۀ مشکلات» حل شود! عده‌ای هم مبارزه می‌کنند اما از راهی که دستاوردهای مخرب دارد و در شرایطِ حاضر، راهکارِ مناسبی برای حلِ مشکلات نیستند!

دوستی می‌گفت: حتی در شهری مثلِ سبزوار با ۲۴۰ هزار نفر جمعیت، اگر یک تشکّلِ قانونی با ۱۰ نفر فعّال مشغولِ کار باشد، درصورتی‌که آن افراد نیروهایِ هیچ قدرتی نباشند و ضعفی برای باج دادن نداشته باشند، همان ۱۰ نفر می‌توانند هر کاری را به نتیجه برسانند! همۀ مسئولانِ شهر هم از همان ۱۰ نفر خواهند ترسید!

حال شما تصور کنید که در یک روستا یا شهرِ کوچک، چطور می‌شود حتی با یک جمعِ ۵ یا ۳ نفره هم امور را پیگیری کرد و به نتیجه رساند! نیازی نیست مسئول باشید یا نزدیک به هیچ قدرتی باشید، نیاز هم نیست کارِ ناهنجاری کنید و بعد هزینه‌های معنوی بپردازید! کافی است با مدیریتِ کار، در چهارچوب‌های قانونی، صرفاً «پیگیری» کنید!

یعنی با این مسئول و آن مسئول جلسه بگذارید، مرحله‌به‌مرحله اگر جواب نگرفتید، سراغِ مدیرِ درجۀ بالاتر بروید، نامه‌نگاری کنید، در رسانه‌ها مطلب منتشر کنید و در واقع، از هر ابزاری استفاده کنید برای «مطالبه» کردن! در این مسیر، حواستان به «قانون» باشد و ادبیاتی به کار بگیرید که قابلِ دفاع باشد! دادوبیداد کردن، فحاشی، حمله و هجومِ کلامی یا بدنی، عملِ مخرب و … هیچ‌کدام در این مسیر، جایگاهی ندارند.

ما قدرتِ زیادی داریم، فقط کافی است از راهش اقدام کنیم، خسته نشویم و درست هدف‌گذاری کنیم! هیچ‌گاه «همه‌چیز» حل نمی‌شود ولی می‌توانیم کنارِ هم از یک‌گوشه کار را شروع کنیم و مرحله‌به‌مرحله چیزها را حل کنیم: از مشکلِ آبخیزِ روستایمان گرفته تا خیابانِ شهرمان! خودمان را دست‌کم نگیریم!

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بسته شده است.