دیدگاه‌ها برای در ستایش زندگی! بسته هستند
تاریخ انتشار : دوشنبه 20 شهریور 1402 - 9:05
-

به بهانه روز جهانی پیشگیری از خودکشی

در ستایش زندگی!

دهم سپتامبر، به نام روز پیش‌گیری از خودکشی نام نهاده شده‌است. متأسفانه آمار بالای اقدام به خودکشی در سطح جهان و کشور، به ما نشان می‌دهد که با پدیده‌ای جدی و شایع طرف هستیم …

دهم سپتامبر، به نام روز پیش‌گیری از خودکشی نام نهاده شده‌است. متأسفانه آمار بالای اقدام به خودکشی در سطح جهان و کشور، به ما نشان می‌دهد که با پدیده‌ای جدی و شایع طرف هستیم.

شرایط نابسامان اقتصادی و بسیاری مشکلات و آسیب‌های اجتماعی، باعث شده در زمانهٔ ما اوضاع از این لحاظ بدتر از نرمال باشد. آمار رسمی از وضعیت اقدام به خودکشی در منطقه ما منتشر نشده، اما هرکدام از ما با نگاه به اطراف خودمان، خانواده، همسایه‌ها، همکلاسی‌ها، همکارها، دوستان و … درمی‌یابیم که اوضاع اصلاً خوب نیست. با کمی دقت در محیط اطرافمان می‌فهمیم که متأسفانه قرص برنج و دوای سیاه یا تیغ و طناب چه بخشی از زندگی جوانان دسته‌گل ما را تشکیل داده است!

ریشه‌های فراوانی برای این مسئله وجود دارد، از ژنتیک، هورمون‌ها، مشکلات شخصی، ناامیدی اجتماعی و … که نیازمند بحث تخصصی است. مانند هر آسیب اجتماعی، پیشگیری مطلق از آن هم امکان‌پذیر نیست، اما درک فرهنگی و گسترش آگاهی در این زمینه، به شکل خارق‌العاده‌ای در پیشگیری از آن مؤثر است.

آشنایی با اورژانس اجتماعی و شماره تماس ۱۲۳، مطالعه، ورزش، کار و فعالیت و … می‌تواند مرهم موقتی در شرایط بحرانی باشد، اما مبنایی‌ترین راهکار برای مقابله با اقدام به مرگ، دریافتن ارزش زندگی است!

متأسفانه آموزه‌های اشتباه در تربیت، ذهن اکثر ما را از سختی‌های زندگی و ناامیدی انباشته است. بسیاری از ما توقع‌های آرمانی داریم و وقتی راه‌های رسیدن به آن‌ها را بسته می‌یابیم، دچار یأس می‌شویم. ما مهارت‌های زندگی را نیاموخته‌ایم و از «نه گفتن» تا «مهار اضطراب» و «اعتماد به نفس» نه در خانواده نه مدرسه و دانشگاه به ما آموزانده نشده‌اند. ما زندگی کردن را بلد نیستیم برای همین «مرگ» به راحتی در یک پیچ غمناک از زندگی، به «گزینه» تبدیل می‌شود!

این در حالی است که «زیستن» ارزشمندترین دارایی یک موجود زنده است که در این دنیا، یک بار بیشتر شانس آن نصیبش نمی‌شود. زندگی و عمر تنها فرصت‌های غیرقابل تکرار در جهان هستند و با هیچ ثروتی تجدید نمی‌شوند.

زندگی معنای آرمانی عجیب و غریب هم ندارد. فیلم‌های سینمایی و سریالی، صفحه‌های اینستاگرامی و ویدیوهای وایرال شده و … هیچ‌کدام تصویری واقعی از زندگی ارائه نمی‌دهند. زندگی روان و ساده است و برای همین در ادبیات و کهن‌الگوهای ما به جویبار جاری تشبیه شده است!

ما «لذت» بردن را نیاموخته‌ایم وگرنه زندگی را در جاری لحظه‌ها مزمزه می‌کنیم! و به جای پناه بردن از مشکلات به آغوش مرگ، خود زندگی را به آغوش می‌کشیم! ما نیاموخته‌ایم که زندگی با تمام سیاهی و سفیدی‌هایش این چنین ارزشمند شده و تلخی‌ها و مشکلات فردی یا اجتماعی، نه پدیده‌ای جدید است نه منحصر به ما! نه هیچ‌گاه از تن زندگی جدایی‌پذیر!

ما به قدر کافی زندگی را ستایش نکرده‌ایم و قدر ندانسته‌ایم، فرهنگ سنتی قدمای ما، زندگی را فدای چیزهای دیگر می‌داند و همین ارج آن را در ناخودآگاه ما کم کرده است! آن کسی که اهمیت عمر را درک کند و عمیقاً درک کند که زندگی چه پدیده تکرارناپذیر و محدودی است، به جای تلاش برای ملاقات مرگ، از مرگ می‌گریزد و عمر را چنان طولانی مطالبه می‌کند که زمان مردن از زیستن خسته شده باشد!

چقدر به امثال ابراهیم گلستان و هوشنگ ابتهاج حسادت می‌کنم و دلم به حال امثال صادق هدایت (باوجودی که قدرت قلمش را ستایش می‌کنم) می‌سوزد! ما به قلم امثال محمود دولت‌آبادی نیاز داریم که زندگی را ستایش کرده‌اند و از مرگ و نابودی بیزاری جسته‌اند!

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بسته شده است.