میراثِ معجزۀ هزارۀ سوم
سوم تیرماه سالروز انتخابات محمود احمدینژاد بهعنوان رئیسجمهور در نهمین دورهٔ انتخابات ریاستجمهوری است …
مهدی مقصودی
مقدمه: سوم تیرماه سالروز انتخابات محمود احمدینژاد بهعنوان رئیسجمهور در نهمین دورهٔ انتخابات ریاستجمهوری است؛ هم او که دوم بهمن ۸۶ ـ یعنی کمتر از دو سال پس از انتخاب شدنش ـ آنچنان در توهم نقشآفرینی خود در دنیا شده بود که مدعی بود در دانشگاههای معتبر دنیا چندین «کرسی احمدینژاد شناسی درست شده است!»
با توجه به اینکه تاکنون مشخص نشده است که کرسیهای موردنظر آقای احمدینژاد در کدام نقاط جهان برپا شده است، خودمان دست بهکار شدهایم تا چند مورد از بحرانهایی که معجزۀ هزارهٔ سوم برایمان به یادگار گذاشت را بازخوانی کنیم:
اول: دوران ریاست جمهوری احمدینژاد مصادف شده بود با افزایش سرشار درآمدهای نفتی ایران؛ بهگونهای که درآمد حاصل از فروش نفت در دوران هشتساله او را با کل درآمد حاصل از فروش نفت در تاریخ ایران مقایسه میکنند؛ نتیجهٔ این درآمدها متأسفانه نهتنها دستاورد مثبتی برای کشور نداشت بلکه تبدیل به تهدیدی برای کشور شد. مثلاً علیرغم اینکه او دولت را با تورم تکرقمی تحویل گرفت، بعد از هشت سال با تورم چهلدرصدی تحویل داد!
دوم: یکی از مهمترین شاهکارهای احمدینژاد در دوران ریاستجمهوریاش، انحلال سازمان برنامهوبودجه بهعنوان مهمترین نقطهٔ کلیدی توزیع منابع مالی کشور بود؛ انحلال این سازمان آنهم در دورانی که درآمدهای ارزی کشور افزایش چشمگیری پیدا کرده بود، باعث شد تا بهجای تخصیص کارشناسی بودجه کشور، هزینهها بهصورت غیر کارشناسی و با سلیقهٔ شخص رئیسجمهور و اطرافیانش صورت پذیرد؛ بهگونهای که هماکنون بعد از گذشت ده سال از پایان دولتش، صدها طرح نیمهتمام در کشور به حال خود رها شده است!
سوم: محمود احمدینژاد در عرصهٔ بینالملل با طرح موضوع بینتیجهٔ هولوکاست و سیاست بهظاهر تهاجمی ـ ولی در اصل نابخردانه ـ باعث شد که در جهان اجماعی علیه ایران صورت گیرد و در نتیجه ایران در سیاست بینالملل به کشوری منزوی تبدیل شود؛ نکتۀ جالب ماجرا آنجا بود که او در مقابل تحریمها مدعی بود که: «این حرفهایی که شما میزنید و چیزهایی که صادر میکنید ارزشش در حد یک کاغذ پاره است.»
چهارم: از صندوقهای بازنشستگی بهعنوان یکی از مهمترین ابربحرانهای آیندهٔ ایران نام میبرند؛ احمدینژاد با دخالتهای بیجا در تأمین اجتماعی و نیز سیاسی کردن این نهاد خدماتی با انتخاب سعید مرتضوی ـ قاضی پرحاشیهای که از مسئولیتهای خود در قوه قضائیه کنار گذاشته شده بود ـ باعث شد که «بدهی دولت به تأمین اجتماعی از ۶۰۰۰ میلیارد تومان در سال ۱۳۸۴ به حدود ۵۳ هزار میلیارد تومان در سال ۱۳۹۲» برسد.
پنجم: یکی دیگر از ابربحرانهای پیش روی ایران کمبودِ آب است؛ صدور مجوزهای بیرویه و بدون ضابطه جهت حفر چاههای عمیق باعث شد که در تمامی ده سالِ پس از او ادارات مربوطه درگیر مدیریت آب چاههای کشاورزی، پلمپ، تعطیلی چاهها و در نتیجه تنشهای اجتماعی مرتبط با این موضوع باشند و متأسفانه این موضوع همچنان ادامه دارد. در سیزدهم مهرماه ۱۳۸۵ در دیدار با مردم فیروزکوه خطاب به وزیر وقت نیرو میگوید: «آقای وزیر نیرو! این شهرستان آبدار است، شما نباید ممنوعیت ایجاد کنید که مردم بتوانند چاه بزنند. این ممنوعیت را بردارید تا بتوانند چاه بزنند… اگر کوتاهی شد… به من بگویند تا خودم بیایم اینجا بایستم ممنوعیتها را برطرف بکنم.»
نکته پایانی: کشور ما همچون بسیاری از دیگر کشورهای درحالتوسعه دارای مشکلات و چالشهایی بوده است که مردم و دولتها کوششهایی در جهت رفع آنها داشتهاند؛ متأسفانه در هشت سال فرصتسوزی احمدینژاد، نهتنها مشکلات سابق رفع نشد بلکه تشدید شد و مشکلات جدیدی هم به مشکلات کشور افزوده شد و بهعنوان میراث احمدینژاد برای آیندگان به یادگار ماند.
برچسب ها :احمدی نژاد ، دولت احمدی نژاد ، سبزوار ، مهدی مقصودی
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰