کد خبر : 10067
دیدگاه‌ها برای وزارتخانه علی دهباشی! بسته هستند
تاریخ انتشار : سه شنبه 31 شهریور 1394 - 19:20
-

وزارتخانه علی دهباشی!

پارسینه – محمدرضا ضیاء (پژوهشگر ادبیات کهن): علی دهباشی، سردبیر و مدیرمسئول مجله بخارا، روز یکشنبه هفته جاری تحت عمل جراحی قرار گرفت. خوشبختانه پزشکان گفته‌اند که حالش خوب است، هرچند هنوز ممنوع‌الملاقات است. دهباشی سال‌هاست که با بیماری‌های تنفسی و آسم دست و پنجه نرم می‌کند. ایرج افشار تعریف‌کرده که در حیاط خانه‌شان، لاک‌پشت‌هایی

پارسینه – محمدرضا ضیاء (پژوهشگر ادبیات کهن): علی دهباشی، سردبیر و مدیرمسئول مجله بخارا، روز یکشنبه هفته جاری تحت عمل جراحی قرار گرفت.

خوشبختانه پزشکان گفته‌اند که حالش خوب است، هرچند هنوز ممنوع‌الملاقات است. دهباشی سال‌هاست که با بیماری‌های تنفسی و آسم دست و پنجه نرم می‌کند.

ایرج افشار تعریف‌کرده که در حیاط خانه‌شان، لاک‌پشت‌هایی داشته که زمستان به زیر خاک و برگ‌ها می‌رفته‌اند و بهار بیرون می‌آمده‌اند.

دهباشی وقتی این صحنه را می‌بیند، از افشار می‌پرسد، اینها چگونه نفس می‌کشند؟ افشار می‌گوید: «نترس! فکر کرده‌ای اینها هم مثل تو آسم دارند؟!»

خودش می‌گوید: «سعدی آسم داشته که گفته «هر نفسی که فرو می‌رود مُمِد حیات است و چون بر می‌آید، مفرحِ ذات»! چون فقط کسی که آسم دارد، می‌تواند این‌طور رنج و لذت تنفس را توصیف کند!»

آشنایان دهباشی می‌دانند که گاهی چند روزی تلفن او جواب نمی‌دهد. ماجرا این است که به‌خصوص در پاییز و زمستان که بیماری‌اش تشدید می‌شود، اصولا چند هفته یک‌بار، ناگهان می‌افتد و کارش به اورژانس و بیمارستان می‌کشد.

این بیماری یادگار چاپخانه‌ها و سرب و دیگر مواد آلاینده آنهاست. عجیب این‌که او هیچ گوشش بدهکار نیست و هنوز هم برای چاپ هر شماره بخارا، چند شبانه‌روز در چاپخانه است.

دهباشی موجود غریبی است و با این همه بیماری و ناتوانی، توان و انرژی عجیبی دارد؛ فکر می‌کنم تنها سردبیری است که جرأت می‌کند و در هر شماره، تلفن‌همراه خودش را به صورت علنی در چند جای مجله ذکر می‌کند!

دهباشی یک تنه بار مجله‌ای را می‌کشد که در نوع خودش بی‌رقیب و بهترین است و همزمان کار چند سازمان و اداره را انجام می‌دهد. همیشه فکر می‌کنم اگر چاپ مجله «بخارا» دولتی بود، یک سازمان عریض و طویل با ده‌ها کارمند نیاز داشت و باز هم خروجی آن درحد «بخارا» نبود!

آقای دهباشی! من از طرف همه موسسات و اشخاص زیر از شما پوزش می‌خواهم و اعلام شرمندگی می‌کنم:

سازمان‌های عریض و طویل دولتی (فرهنگی و غیرفرهنگی) که کارشان تنها هدر دادن بودجه است و به هیچ جا پاسخگو نیستند.
نشریه‌های داخلی و خارجی ارگان‌هایی که حتی در خود آن سازمان هم خواننده ندارند ولی کاغذ و امکاناتشان سرموقع فراهم است.

نشریاتی که جز فحاشی کاری ندارند و به زور توزیع مجانی در ادارات و… گاهی نام‌شان شنیده می‌شود.

اکثر مجله‌های «علمی-پژوهشی» که فهرستی بلندبالا در هیأت‌تحریریه‌شان می‌آید که ‌گاه خود آن اشخاص از درج نام‌شان به‌عنوان مسئول نشریه بی‌خبرند.

نشریاتی که نویسندگانش تنها، مقاله خودشان را می‌خوانند.

مجلاتی که با دریافت مبالغ آنچنانی برای «حق داوری»، مقالات «علمی – پژوهشی» چاپ می‌کنند.

«این مردم نازنین» که به سادگی حاضرند به بنگاه‌های معاملات املاک حق دلالی‌های چند صد میلیونی بپردازند، برای مراسم ترحیم تاج گل‌های زشت بزرگ بخرند، ولی دلیل‌شان برای کتاب نخواندن «گران بودن» آن است.

آقای دهباشی، لطفا خیلی زود خوب شوید! چرا که مجله بخارا، جلسات «شب‌های بخارا»، نشست‌های «کتابفروشی آینده»، یادنامه‌های مختلف و… منتظر شما هستند.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بسته شده است.