کد خبر : 35850
دیدگاه‌ها برای چند اصطلاحِ سبزواری بسته هستند
تاریخ انتشار : شنبه 10 تیر 1402 - 19:45
-

چند اصطلاحِ سبزواری

وِ قِوَرَت گِردوم: یعنی به قیافه‌ات بگردمت. در مواقعی گفته می‌شود که طرف مقابل زیادی پر رو است …

وِ قِوَرَت گِردوم: یعنی به قیافه‌ات بگردمت. در مواقعی گفته می‌شود که طرف مقابل زیادی پر رو است و می‌خواهند بگویند آنقدرها هم زیبا نیست که اینطور پر رو شده‌اید. تقریباً معادل «خونت رنگین‌تر نیست»

پرِهَو ته دیوم: پرهیب تو را دیده‌ام. یعنی حس کرده‌ام که تو را دیده‌ام، شبحی از تو را در جایی مشاهده کرده‌ام و مطمئن نیستم تو بوده باشی ولی این حس را داشته‌ام.

دِ کنجیش کِردیِم: یعنی او را محاصره کرده‌ایم و به استیصال انداخته‌ایم. (مفهوم معنوی هم دارد)

اِز دُوِت کِرده: تو را سوژه کرده‌اند و با دروغ، ابزار تمسخرشان شده‌ای.

قارت اِنداختن: ارائۀ روایت‌های دروغ. تقریباً مشابه «خالی‌بندی».

هر ضِلَرِ یَک عقلِ‌س: آدم از هر زیان و ضرری آسیب می‌بیند اما حداقل یک تجربۀ جدید به خاطر آن آموخته است.

به قولِ گفتنی: یعنی به تعبیری که مصطلح است (در بعضی مناطق «به قول رفتنی» هم تلفظ می‌شود).

سیزَن سِر وِر سَر: سوزنِ سر به سر. دو نفر که میانشان شکرآب است و با هم کنار نمی‌آیند. دو دشمن دائمی.

نویسشِ بگیری می‌میره: کنایه از اینکه ضعیف است.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بسته شده است.