چند ضرب‌المثل سبزواری:

از نوخنه قرض نکو، قرضوم مینی خرج نکو: از کسی که نوخانه (نوکیسه) است پولی قرض نکن، اگر هم قرض کردی خرج نکن (چرا که از تو خواهد گرفت)

او مِس، گو مِس، ماروم بزییه: نوبت آبیاری، با ساعت تیمار گاوها یکی شده، در همین وضعیت خبر داده‌اند مادرت هم بچه آورده! (توصیف وضعیت به هم ریخته)

چنقوم وِر مِخ بی: چانه‌ام به میخ آویزان بود (کنایه از وضعیت منتظر ماندن)

تا سر نوسیشه بیشتر نمی‌بینه: تا نوک دماغش را بیشتر نمی‌تواند ببیند (افق دید ندارد)

سر آستینش کهنه است: کنایه از اینکه فقیر است.

دیوار که پست مره، کِلپَسه هوم مست مره: یعنی اوضاع برعکس شده و به روال و منطق پیش نمی‌رود.

خارنده، خارنده ر نمی‌بینه، صاحب خنه هوم هردی ره: مهمان، چشمِ دیدنِ مهمان دیگر را ندارد، میزبان هم چشم دیدن هیچکدامشان را.

یک سِر گربه، سی سِر مَو: جثه‌اش کوچک است اما سر و صدای زیادی دارد.

سال و ماه پر شو و روزه: زمان زیادی در پیش است (زمان حلال مشکلات است)

حرفیش رو دره، خریش دو: حرفش را می‌خرند، خرش هم خوب راه می‌رود (وضع مالی و شأن اجتماعیِ خوبی دارد.