دستشان در یک کاسه است

دستشان در یک کاسه است

عمومِ مردم از پیچیدگی‌های بروکراسی و امور مدیریتی بی‌خبرند و معمولاً درک و دریافت خود از اوضاع را در قالبِ واژگان و گزاره‌های ساده بیان می‌کنند …

کاردی که به استخوان رسید

کاردی که به استخوان رسید

در روزهای گذشته تصویری از نامۀ تشکل‌های دانشجویی و دیگر مجموعه‌های دانشگاه خطاب به مسئولانِ بالادستی منتشر شد، مبنی بر اعتراض و انتقاد از چندین مسئله در دانشگاه و عملکردِ مسئولانِ آن. وضعیتِ دانشگاه‌های سبزوار و به‌خصوص مدیریتِ آن‌ها در چند سالِ اخیر، بسیار موردِ نقد و انتقاد بوده است و شاید این نامۀ دانشجویی،

برنامه‌های دردسرساز

برنامه‌های دردسرساز

ینترنت و فضای مجازی علاوه بر ضرورتی که دارد، دردسرساز هم شده. قطعاً هر خانواده ایرانی که فقط یک‌فرزند دانش‌آموز داشته باشد …

روزی به نامِ بیهق

روزی به نامِ بیهق

سال‌ها برای درجِ روزی در تقویم، به نام یکی از مفاخر یا عناصر دیار بیهق حسرت داشتیم و الآن چند سالی است به لطف و همّتِ صدها انسانِ فرهنگ‌دوست، این آرزو به تحقق نشسته است …

خودمان را دست‌کم نگیریم

خودمان را دست‌کم نگیریم

دوستی می‌گفت: حتی در شهری مثلِ سبزوار با ۲۴۰ هزار نفر جمعیت، اگر یک تشکّلِ قانونی با ۱۰ نفر فعّال مشغولِ کار باشد، درصورتی‌که آن افراد نیروهایِ هیچ قدرتی نباشند و ضعفی برای باج دادن نداشته باشند، همان ۱۰ نفر می‌توانند هر کاری را به نتیجه برسانند!

آخرین پردۀ این نمایش

آخرین پردۀ این نمایش

نوشتیم که در آخرین پردۀ نمایشِ «مؤسسۀ آبادانیِ دیار سربداران»، طرفداران و وابستگان به این قدرتِ ازهم‌پاشیده، به «منطقه ویژه اقتصادی» چنگ زده‌اند و مدام بهانه می‌گیرند که دستگاه قضا کارِ آنان را متوقف کرده است!

خشکانده شده‌ها!

خشکانده شده‌ها!

در نبش چهارراه دادگستری سبزوار، مکانی به‌نام موقوفهٔ مرحومه خدیجه جهانگیری وجود دارد …

اشتهایِ سیری ناپذیر!

اشتهایِ سیری ناپذیر!

مؤسسۀ آبادانی چنانکه در مطالبِ پیشین بیان شد، ریشه در اتفاقات دهۀ هفتادِ سبزوار دارد و بدونِ ثبت رسمی تا دهۀ نود همچنان فعالیت می‌کرد…